تحلیل گویش‌‏سنجیِ اصطلاحات خویشاوندی در برخی استان‏‌های فارسی‏‌زبان ایران

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

اصطلاحات خویشاوندی از دیرباز برای مردم‌شناسان از بعد روابط و تعاملات اجتماعی و برای زبان‌شناسان از بعد ساختاری، رده‌شناختی و تاریخی اهمیت داشته‌اند. در این پژوهش با به‌کارگیری روش‌های گویش‌سنجی (سگای، 1973) شامل ماتریس فاصله، نقشه‌های مقیاس چندوجهی، خوشه‌ای و دندروگرام، شباهت‌ها و تفاوت‌های ۷0۴ نمونة اصطلاح خویشاوندی مربوط به ۳۲ روستای استان‌های یزد، همدان، شیراز، کرمان و اصفهان تحلیل و گونه‌های زبانی خوشه‌بندی می‌شوند و فاصله‌شان با یکدیگر و با فارسی معیار اندازه‌گیری و ناحیه‌های زبانی شناسایی می‌گردند. ابزار تحلیل رایانشی نرم‌افزار گب‌مپ (نربون و همکاران، 2011) است. برمبنای نتایج، کم‌ترین تنوع در اصطلاحات وام‌گرفته‌شده از زبان‌ عربی شامل عروس، عمو، خاله و عمه دیده می‌شود. بیشتر تفاوت‌ها بین گونه‌های زبانی تلفظی است و نه واژگانی. درخوشه‌بندی برمبنای ۱۰ گروه، بیشترین تنوع در گونه‌های استان اصفهان دیده می‌شود. فاصلۀ گویشی بین گونه‌های استان کرمان کم است، به‌غیر از گونه‌ای در جیرفت که به گونه‌های استان همدان نزدیک است؛ وجود اقوام لر و لک در هر دو منطقه می‌تواند از دلایل این شباهت باشد. گونه‌های استان همدان نیز یک خوشۀ زبانی تشکیل می‌دهند؛ به‌غیر از یک گونه که به فارسی معیار نزدیک‌تر است. بزرگترین خوشۀ زبانی گونه‌هایی در استان‌های کرمان، فارس، یزد (نزدیک نواحی مرزی) و گونه‌های غربی و جنوب غربی استان اصفهان در مرز فارس را شامل می‌شود. به‌عبارتی، در نواحی مرزی بین این استان‌ها شاهد پیوستار گویشی هستیم. گونه‌هایی در اصفهان، همدان و یزد کم‌ترین فاصله با فارسی معیار را دارند. کشه و تل‌آباد در استان اصفهان که احتمالاً به گویش راجی و اردستانی از گونه‌های فلات مرکزی نزدیک‌اند، با هیچ گونه‌ای خوشه‌بندی نشده‌اند و جزیرۀ گویشی به‌شمار می‌آیند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Dialectometric Analysis of Kinship Terms in Some Persain Speaking Provinces of Iran

نویسنده [English]

  • Atousa Rostambeyk
چکیده [English]

Kinship terms have always been an interesting topic for anthropologists from a social relation and interaction point of view, and for linguists for their structural, typological, and historical aspects. Applying methods of dialectometry (Seguy, 1973), including distance matrix, MDS maps, cluster maps, and dendrograms and using Gabmap (Narbonne et al.,2011) for the computational analysis, this study is aimed at discovering the similarities and differences between 704 tokens of kinship terms(Consanguinity and affinity) in 32 varieties spoken in 5 provinces including Yazd, Hamedan, Kerman, Isfahan, and Farsand measuring their distances and closeness to each other and the Standard Persian. Results revealed that phonological and lexical diversity in borrowed terms from Arabic referring to the son’s wife, mother’s sister, father’s brother, and father’s sister is less than other terms. Based on clustering in 10 groups, there is more diversity among the varieties inside Isfahan province. There is less dialect distance among the varieties inside Kerman province, except for a variety in Jiroft which shows more similarities to Hamedan varieties probably due to Lor and Lak populationin both areas.Varieties in Hamedan are grouped as a cluster too, except for a variety which is closer to the Standard Persian. Therefore, linguistic borders and geographical borders are not the same.The largest group includes 13 varieties of Kerman, Fars, Yazd (near birderlines), and southwest, and west of Isfahan near the borderline with Fars. In fact, near borderlines between these provinces, there is a dialect continuum. Two varieties in Isfahan, one in Yazd and one in Hamedan are the closest varieties to the Standard Persian. Kesheh and Tallabad which are probably related to Raji and Ardestani (dialects of central Plateau) can be considered as language islands.

کلیدواژه‌ها [English]

  • kinship terms
  • dialectometry
  • Persian
  • dialect continuum
  • clustering
ابراهیمی، قربانعلی (۱۳۹۲). «بازشناسی و توصیف گویش اردستانی». فصلنامه ادبیات و زبان‏های محلی. س۳، ش1، 44-1.
استاجی، اعظم (1394). «بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی». مجلۀ زبان‏شناسی و گویش‏های خراسان. س7، ش13، 19-1.
اصغری طرقی، مژگان (۱۳۹۸). «دستگاه فعل از لهجه طرقی گویش راجی». فصلنامه ادبیات و زبان‏های محلی ایران زمین. س.9، ش 1، ۱-۲۸.
امینی، رضا (1399). «اصطلاحات خویشاوندی و خطاب‏واژه‏های گویش ننّجی». جستارهای زبانی. س11، ش4، 667-639.
حسن‏دوست، محمد (1389). فرهنگ تطبیقی- موضوعی زبان‏ها و گویش‏های ایرانی نو. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
حسن‏دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشه‏شناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
خانجانی، ژیلا (1382). طرح ملی گویش‏شناسی ایران، استان‏های فارس و هرمزگان. پایان‏نامۀ کارشناسی ارشد زبان‏شناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
رستم‏بیک تفرشی، آتوسا (1382). طرح ملی گویش‏شناسی ایران، استان‏های یزد و همدان. پایان‏نامۀ کارشناسی ارشد زبان‏شناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
رستم‏بیک تفرشی، آتوسا (1400). اطلس زبانی، گویش‏سنجی و مستندسازی زبان. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
زاهدی، کیوان و محمدعلی شمس (1388). «خویشاوندی و جنسیت در خانواده و بازتاب آنها در زبان». خانواده‏پژوهی. س5، ش19، 308-281.
سلامی، عبدالنبی (1383). گنجینۀ گویش‏شناسی فارس. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
عباسی، بیستون و کریستین کزازی (1392). «بررسی واژگان خویشاوندی هورامی براساس معیارهای مورداک». مطالعۀ زبان و گویش‏های غرب ایران. س1، ش2، 55-31.
کارگر شورکی، محمدعلی (1385). گویش میبدی. پایان‏نامۀ کارشناسی ارشد رشته فرهنگ و زبان‏های باستانی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مقدم، صفیه (1386). طرح ملی گویش‏شناسی ایران: استان‏های کرمان و اصفهان. پایان‏نامه کارشناسی ارشد زبان‏شناسی همگانی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مکنزی، دیوید نیل (1373). فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمۀ مهشید میرفخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
منصوری، مهرزاد و شفق رحمانی (1394). «نظام واژه‏ها و اصطلاحات خویشاوندی در زبان‏ها و گویش‏های ایرانی». پژوهش‏های زبان‏شناسی تطبیقی. س5، ش10، 175-157.