انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121The role of families in language maintenance (The case of Azerbaijani in Tabriz)نقش نهاد خانواده در حفظ زبانها: مطالعۀ موردی زبان آذربایجانی در تبریز1162250FAسید هادی میرواحدیدانشگاه شهید مدنی آذربایجانJournal Article20160130<span>Cultural and linguistic decline has today become one of the most important and unsettling issues in sociolinguistic studies. It is said that of 6000-7000 existent languages half will die out or become moribund by the end of this century. This decline is often due to language shift processes through which linguistic communities begin to learn one or more languages at the cost of losing their own first language. Against this background, this research uses a questionnaire and a focus group interview with mothers of children under ten to examine the role of family and its interaction with the wider ecology in transmitting Azerbaijani to the next generation in Tabriz. The findings suggest that although family members play a significant role in language maintenance, their linguistic attitudes, decisions and behavior are under the influence of the wider ecology outside the home. To ensure the maintenance of a language, it is thus suggested that besides daily use of a language </span><span>at</span><span> home, there needs to be a favorable ecology to reinforce and encourage positive linguistic attitudes and behavior towards that language.</span>امروزه کاهش تنوع زبانی و فرهنگی به یکی از مسائل مهم و قابل تأمل در حوزههای جامعهشناسی و زبانشناسی تبدیل شده است. برآوردها نشان میدهد نیمی از 7000-6000 زبان موجود در دنیا تا آخر این قرن یا بهکلی ازبین خواهند رفت و یا درمعرضِ خطر قرار خواهند گرفت.این کاهش اغلب بهواسطۀ تغییر تدریجیِ زبانی رخ میدهد که در آن جوامع زبانی یک یا چند زبان دیگر را به قیمت ازدستدادنِ زبان اول (مادری) خود میآموزند. بر همین اساس، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و یک مصاحبۀ گروهی با مادرانِ دارای فرزندِ زیرِ ده سال، این تحقیق بهبررسیِ نقش خانواده و تأثیرپذیری آن از محیطِ زبانی در حفظ زبان آذربایجانی و انتقال آن به نسلهای بعدی در تبریز میپردازد. تحلیل دادهها نشان میدهد بهرغم اینکه پدران و مادران و فرزاندانشان نقش بسزایی در حفظ زبانها ایفا میکنند، نگرش و تصمیمات و رفتار زبانی خانوادهها تحت تأثیر عوامل محیطی خارج از خانه قرار دارند. بنابراین، برای حفظ هرچهبهترِ یک زبان، باید علاوهبر استفادۀ روزمره از آن در خانه، محیط زبانیِ مطلوبی برای تحکیم، تقویت و ترویج نگرشها و رفتارهای مثبت نسبت به آن زبان وجود داشته باشد.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121A Text world Analysis of a Short Story: The Case Study of Farewell [Veda'] by Jalal e Al e Ahmadتحلیل داستان در نظریۀ جهانهای متن: مطالعۀ موردیِ <i>وداع <i/>اثر جلال آلاحمد17382251FAآزیتا افراشیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20160224
This paper presents an analysis of a short story named farewell [veda'] from a cognitive poetic perspective. The analysis uses Text Worlds Theory as developed by Paul Werth (1999). Text Worlds are mental representations which spring from the discourse world . World - building elements denote the basic deictic arrangement of the text world and provide some sense of setting. What the text is actually about is composed of function- advancing propositions. Once the boundaries of the text world are established and the discourse is progressing, further conceptual layers may be created. These layers are known as sub worlds, which are of three types; deictic, attitudinal and epistemic sub worlds. The analysis of "Farewell" showed that although the extension of deictic and attitudinal sub worlds were limited, but the epistemic sub worlds extended considerably in this story, which resulted in remotedness and hypotheticality and deep layers of meaning within the text.مقالۀ حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آلاحمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی میپردازد. این تحلیل برمبنای نظریۀ جهانهای متن (ورث، 1999) صورت میپذیرد. جهانهای متن بازنمودهایی ذهنیاند که از جهان گفتمان پدید میآیند. چیدمان اصلی جهان متن بهوسیلۀ عناصرِ جهانساز ایجاد میشود و موضوع گفتمان، بهوسیلۀ گزارههای نقشی و پیشبرنده شکل میگیرد. وقتی مرزهای جهانِ متن بهوجود آمد، لایههای مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهانهای فرعی نام دارند و بر سه نوعاند: جهان فرعیِ اشارهای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفتشناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهانهای فرعیِ اشارهای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهانهای فرعیِ معرفتشناختی که لایههای معنایی عمیقتری را نشان میدهند، در این داستان بهطورِ گستردهای قابل شناساییاند. این نتیجه نشاندهندۀ آن بود که داستان «وداع» متضمن لایههای عمیق معناست که بهوسیلۀ نشانههای مشخصِ متنی قابل دستیابیاند.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121The study of Persian exocentric compounding wordsبررسی ساخت مرکبهای برونمرکز زبان فارسی39602252FAبهار پورشاهیاندانشگاه پیام نور، تهرانآرزو نجفیاندانشگاه پیام نور، تهرانبلقیس روشندانشگاه پیام نور، تهرانمهدی سبزواریدانشگاه پیام نور، تهرانJournal Article20160307Compound words, their structures and meanings, are subject of recent linguistic studies. Compound words regarding their meanings and head existence are divided into endocentric, exocentric, Dvandva and reciprocal. Each of these groups can be divided into small groups. Endocentric words will become meaningful in their contrast to exocentric words. On the contrary, most exocentric compound words have metaphoric meanings, and can be used as Persian equivalents for foreign scientific words in the process of word formation. This article presents first a description of compound processes and then a description of exocentric compound process, and at last classifies the exocentric compound Persian words based on Bauer’s (2008) classification. It also attemepts to show that Persian exocentric compound words have the same domain as Bauer’s classification. Application of this classification can be useful for word formation and also for teaching Persian to non- Persian speakers.ساختار و معنای واژههای مرکب همواره یکی از موضوعات مورد توجه زبانشناسان و دستوریان بوده است. زایابودنِ فرایند ترکیب در بسیاری از زبانها از جمله فارسی و انگلیسی، خود میتواند دلیل موجهی برای توجه زبانشناسان به این فرایند باشد. واژههای مرکب را بهلحاظ ساختار معنایی و وجود هستۀ معنایی در ترکیب میتوان به واژههای مرکب درونمرکز، برونمرکز، دوسویه و متوازن تقسیم کرد. هریک از این گروهها را نیز میتوان، ازلحاظ ساختاری، در گروههای کوچکتری جای داد. واژههای مرکب برونمرکز در تقابل با واژههای مرکب درونمرکز معنا و مفهوم پیدا میکنند. برخلاف ترکیبات درونمرکز، بسیاری از ترکیبات برونمرکز معنای استعاری دارند، لذا از این دسته ترکیبات در زبان فارسی، میتوان برای فرایند واژهسازی در برابرنهادهای واژههای علمی و بیگانه استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، ابتدا ارائۀ توصیفی از فرایند ترکیب، بهویژه ترکیبهای برونمرکز، و سپس طبقهبندی واژههای برونمرکز فارسی براساس طبقهبندی باور (2009) است. در این پژوهش نشان می دهیم که برونمرکزبودنِ ترکیب در فارسی، در اغلب موارد، وابسته به ساختار نیست بلکه به دامنۀ ارجاع ترکیب بستگی دارد. دادههای پژوهش حاضر از بررسی متون آموزشی زبان و ادبیات فارسی دبیرستان سال تحصیلی 1393 بهدست آمده اند.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121An analysis of turn-taking and interruptions as two strategies of communicative skills in IRIB TV talkمهارتهای ارتباطی نوبتگیری و قطع کلام در برنامههای مجریمحور سیمای جمهوری اسلامی ایران61782253FAعلی آنی زادهدانشگاه پیام نورمریم سادات غیاثیاندانشگاه پیام نورJournal Article20150429Communication is comprised of verbal and non-verbal skills. Moreover, communication process has some components (e.g. sender, receiver, message, media, channel, noise, feedback, texture, etc.) which have the potentiality to be analyzed from different perspectives. Two principles of turn taking and interruption are among the important communicative competences that have integral connections with other competences. These two principles have close relationships with the principle of social politeness. The correct observation of these principles leads to a more effective and successful rapport between the presenters and audience. This article puts emphasis on interior design (decoration and furniture), and proximities, (territoriality, proximity, and orientation) in the context of the principles turn-taking and interruption . Considering this, a hundred and twenty minutes of presenter-oriented programs on Iranian national television channels (channels One, Two, Three, and Four) were analyzed , focusing on the first fifteen minutes of eight programs (that is, two programs from each channel). This article employs descriptive-analytic approach to “circumscribe the current communicative competence of presenter-oriented programs in Iranian national television programs in comparison with an ideal condition”.<br /> The findings of this study showed that many factors affect turn-taking, including failure to observe verbal and non-verbal principles, compliments, concluding phrases, clarification probes, information, adjacency pairs, apologies and their acceptance, subject matters, reflection, imperative demands and doubtمهمترین نقش زبان، برقراری ارتباط در روابط اجتماعی و میانفردی است. این امر در راستای قواعد کاربردشناختی زبان قرار دارد. توانایی کاربرد این قواعد و اصول «توانش ارتباطی» نامیده میشود و نقش مهمی در کیفیت ارتباطات اجتماعی انسانها از لحاظ تأثیر کنشها و واکنشهای آنها در اذهان و کنشهای کلامی و غیرکلامی مخاطبان ایفا میکند. مهارتهای ارتباطی دارای انواع کلامی و غیرکلامی و مؤلفههای بسیاری همچون:گیرنده، فرستنده، پیام، رسانه، کانال، سروصدا یا اختلال، بازخورد و بافت است و هریک از آنها، مشمول جنبههای گوناگونی است. اصل نوبتگیری و قطع گفتار یکی از جنبههای مهم مهارتهای ارتباطی است که به رعایت بسیاری از ظرایف ارتباطی وابسته است. از آنجا که نحوۀ بهکارگیری مهارتهای ارتباطی، بهویژه اصول نوبتگیری و قطع گفتار، با اصل ادب و نزاکت اجتماعی رابطۀ مستقیم دارد، رعایت صحیح این اصول موجب ارتباط مؤثرتر و موفقتر مجریان با مخاطبان و درنهایت، اثربخشی مطلوبتر پیام خواهد شد. این مقاله، با تأکید بر بخشهایی از گفتگو که کلام منتقل یا گسسته میشود، صدوبیست دقیقه از گفتگوهای برنامههای تلویزیونی شبکههای1، 2، 3 و 4، شامل پانزده دقیقۀ آغازین از هشت برنامه (از هر شبکه دو برنامه)، را بهروش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و مهارتهای ارتباطی مجریان سیما را با تأکید بر عناصر کلامی در اصل نوبتگیری و قطع کلام مورد توجه قرار داده است. یافتهها نشان میدهد عوامل بسیاری در امر نوبتگیری مجریان در گفتگوهای تلویزیونی مؤثر است که عبارتاند از: نبود هماهنگی در رعایت عناصر کلامی و غیرکلامی، تعارفات، کلمات جداکننده، پرسشهای سرنخگیر روشنکننده، ارائۀ اطلاعات، موضوع بحث، بازگردانی کلام، درخواست آمرانه و تردید در سخن.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121The Other Mode: Sohrab Sepehri's cognitive mannerشیوة شناختیِ سهراب سپهری:آن جورِ دیگر79972254FAفرشته مؤمنیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوسJournal Article20160218In cognitive linguistics, viewpoint is a part of the process of producing meaning and a factor in different construing of the same subject. Different viewpoints provide the viewer with particular perspectives to conceptualize the case, which according to cognitive grammar, is represented in the grammar of the language. The many inconsistent reviews on Sohrab Sepehri's poetry show that his objective to lead the viewer to perceive the situation of the subject (from the subject’s viewpoint, not the viewer's) has not been realized. The aim of this paper is to introduce this apparently unknown viewpoint and to give a model of the processes of its formation in the construction of his language. The present paper argues that through foregrounding the case, switching from the perspective of the landmark to the perspective of the trajectory to suggest the situation of the case, he leads the reader to perceive the state of the subject, or "object's perception" as he expresses.زبانشناسیِ شناختی، زاویة دید را بخشی از فرایند تولید معنا و عاملی در تعبیرهای متفاوت از یک موضوع واحد میداند. نگاه از هر زاویة دیدی شناخت و درکی از همان دیدگاه به بیننده میدهد و بنابر دستور شناختی، این موضوع در دستور زبان نیز نمودار میشود. با توجه به نقدها و داوریهای متفاوت، متناقض و اغلب مغایر با آمار مربوط به اشعارِ سهراب سپهری، بهنظر میرسد زاویة دیدی که او در اشعار خود بهکار برده است و طی آن، بهگفتة خود وی، میخواسته آدمی را به «ادراک شیء» -و نه به ادراک فرد از شیء- برساند، شناخته نشده است. هدف این مقاله، معرفی زاویة دید موردنظر شاعر و ارائة مدلی از فرایندهای چندمرحلهایِ شکلگیریِ ساختار زبانیِ شعرِ اوست. طی این مطالعه که بهروش کتابخانهای انجام یافته و توصیفی-تحلیلی است، مشخصمیشود که سهراب سپهری، با جابهجاییِ زاویة دید از چشماندازِ پایگاه به پویه، و با پیشنماسازی از آن شیء، خواننده را در جایگاه سوژه/ شی، قرار میدهد تا با القای وضعیت آن، خواننده (بهتعبیر خود شاعر) به ادراک شیء دست یابد.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121Talysh and language attitudesبررسی نگرشهای زبانی در گویش تالشی991292255FAفاطمه میرزاپورکارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسیمحرم رضایتی کیشهخالهدانشگاه گیلانسید هاشم موسویدانشگاه گیلانJournal Article20150812Language attitudes affect the shift, survival, maintenance, death, and life of a language. The study of language attitudes therefore deserves examination. The linguistic changes in Talysh community , and the language policies designed and performed for Talysh have made the language a proper subject of investigation. The present study was designed to examine the attitudes of Talysh speakers. The data were collected through questionnaires from 240 subjects. The subjects were high school students, 120 girls and 120 boys, from three regions of Talysh: south of Talysh (Masal city), north of Talysh (Keshly and Khotbehsara villages), center of Talysh (Talysh city and Khalehsara village).The results showed that in their attitudes towards Talysh language and culture, 70% of subjects have positive attitudes and 20% have neutral attitudes. In the attitudes towards other Talysh speakers, 42% prefer Talysh speakers, i.e. in watching television and in hospital situations more subjects favored the use of Talysh and 41% of subjects have neutral attitudes .In the attitudes towards literacy in Talysh , 36% of subjects have strongly positive attitudes and 34% have relatively positive attitudes. In the attitudes towards media programs, 63%have positive attitudes and 23%have neutral attitudes.<br /> As for media, television is the most favored , while the newspaper is the least favored . Radio ranked in between the two. As for linguistic attitude, there is statistically significant difference among Talysh regions and no statistically significant gender difference in the regions.نگرشهای زبانی، دلایل انتخاب یک زبان در یک موقعیّت یا وضعیّت را نشان میدهد. مطالعۀ نگرشهای زبانی، در حفظ، مرمّت و بازسازی تخریبهای زبانی و اجرای موفق توسعة برنامهها و سیاستهای گویش تالشی نقش و اهمیت اساسی دارد. بهمنظورِ مطالعۀ نگرشهای زبانی، از هریک از دبیرستانهای پسرانه و دخترانۀ منتخب در شهرهای ماسال و تالش و روستاهای خالهسرا و کشلی، 30 دانشآموز بهصورتِ تصادفی انتخاب شد و از آنها در قالب پرسشنامه نظرسنجی بهعمل آمد. نگرش مثبت پاسخ دهنده­ها در مورد فرهنگ و گویش تالشی، 70 درصد و دربارۀ سایر گویشوران تالشی، 42 درصد بوده است. درمورد برنامههای سواد تالشی، 36 درصد نگرش کاملاً مثبت و 34 درصد نگرش نسبتاً مثبت داشتند. نسبت به رسانههای توسعهدهندة زبان تالشی، 63 درصد از پاسخگویان نگرش مثبت داشتند و تلویزیون و رادیو و روزنامه، بهترتیب، در ردیف اول و دوم و سوم اولویت آنها قرار داشت. در هریک از نگرشهای زبانی، اختلاف معنیدار آماری در بین شهر و روستا وجود دارد ولی در بین پسر و دختر وجود ندارد.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121The Stylistic Study of a Contemporary Persian Story from Halliday’s Functional Approachبررسی سبکی یک داستانِ کوتاهِ معاصر ازمنظر نقشگراییِ هلیدی1311562256FAپونه مصطفویپژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریمرضیه صناعتیپژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریJournal Article20160204There are three metafunctions in systemic functional linguistics named, textual, experiential and interpersonal metafunctions. According to Halliday these metafunctions are considered as three different semantic levels in which clauses can be analyzed. One of this analysis results is stylistics. The purpose of the present article is to analyze a contemporary short story of Zoya Pirzad named “the opposite bench” according to the said metafunctions of systemic functional linguistics, to determine stylistic patterns of the said short story. It is necessary to note that there is not complete overlap between stylistic concept in literature on the one hand and linguistic or functional approach on the other. But they are relatively coincident in some general and basic cases. The short story which is analyzed clause by clause based on the said theory in this paper, consists of 233 clauses but because of paper size limitations, we just mentioned 19 clauses which are the most important ones. We conclude that in most clauses the chief character of the story (hero) is considered as the departure point and the story focuses on him and his affairs. Plenty usage of declarative modality and past tense clauses is the result of the story style which is narrative. Using positive clauses here sustains the validity of clause based on the writer’s opinion. The existence of modal adjuncts in clauses shows the writer’s confidence and approach. Meanwhile the number of material processes indicates the different events in the story.در زبانشناسیِ نقشگراییِ نظاممندِ هلیدی، سه فرانقش متنی، تجربی و بینافردی، سه لایة معنایی متفاوت هستند که با کمک آنها بندهای متن تحلیل میشوند و از این تحلیل، سبکشناسی متون حاصل میشود. هدف از این مقاله، تحلیل داستان کوتاه «نیمکت روبهرو»ی زویا پیرزاد ازمنظر نقشگرایی نظاممند و براساسِ سه فرانقش مذکور و تحلیلِ سبکشناسیِ آن است. نگاه زبانشناختی و نقشگرایی به سبک، با تعاریف سبک در ادبیات همپوشی ندارد اما در مواردی کلی، این مفهوم قابل انطباق است. داستان مورد بررسی 233 بند دارد که یکبهیک، براساسِ این مدل، تحلیل شدهاند اما بهدلیل محدودیتِ حجم مقاله، تنها به ذکر 18 بند از شاخصترین نمونهها بسنده شده است. انتخاب این مثال­ها به گونه­ای صورت گرفته است که بندها، تمام اجزای موجود در فرانقش­ها را دارا باشند. برخی از نتایجِ حاصل از تحلیل مذکور عبارتاند از: در اکثرِ بندهای داستان، شخصیت اول نقطة عزیمت نویسنده است و داستان بر او و مسائلش تمرکز دارد. با توجه به رواییبودنِ سبک داستان، کاربرد وجه خبری و زمان گذشته فراوان است. وجود تعداد زیاد افعال بهصورت فرایند مادی در این داستان حاکی از این است که نویسنده قصدِ بیانِ رویدادها و وقایع را دارد.انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121Identity Construction: The Case of Young Women in Rasht.هویتسازی: مطالعۀ موردی دختران در رشت1591732257FAحسین صافی پیرلوجهپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20160713<span lang="X-NONE">Padideh Pakpour (2015). </span><em><span lang="X-NONE">Identity Construction: The Case of Young Women in Rasht</span></em><span lang="X-NONE">. (Studia Iranica Upsaliensia, 1100-326X; 27), 225. Uppsala: Uppsala University Press.</span><strong><em>هویتسازی: مطالعۀ موردی دختران در رشت </em></strong>عنوان کتابی است بهقلم پدیده پاکپور و ویراستۀ کارینا جهانی و بُو اوتاس. این کتابِ 217صفحهای، که در سال 2015 از سوی دانشگاه اوپسالا به زبان انگلیسی منتشر شده است، حاصل پژوهشی زبانجامعهشناختی دربارۀ تصوراتی است که یازده نفر از دختران 17 تا 28سالۀ رشتی از هویت خود در خلال 14 مصاحبه اظهار کردهاند: در این مصاحبهها از «رشتیبودن» گاهی بهمفهوم <em>گویشور گیلکی بودن</em> سخن رفته است، گاه بهمفهوم <em>اهل رشت بودن</em>، و گاهی هم بهمفهوم <em>رشتیمآببودن</em>. تقریباً همۀ دادههای پژوهش از بهمنماه 1389 تا اردیبهشتماه 1390 و در قالب مصاحبههای هدفمند یا آزاد گردآوری شدهاند. این دادههای خام سپس بهروش اِمیک[1] (یعنی با تمرکز بر تعریف خودِ مصاحبهشوندگان از کیستیشان) در چارچوبی برساخته از دو رویکرد به نامهای <strong>مقولهبندی<em> </em>عضویت</strong>[2] و <strong>مکالمهکاوی</strong>[3]<strong><em> </em></strong>تحلیل شدهاند <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]- emic : برخلاف این رویکرد، در رهیافت اتیک (etic)، تحلیلگر بهمنظورِ وارسی و توصیف الگوهای زبانی، گاه از تمایزهایی بهره میگیرد که اگر هم در نظر اهل زبان درکپذیر باشند، ارزش ارتباطیِ چندانی ندارند؛ بلکه بهعنوانِ بخشی از یک نظام تحلیلی، از بیرون بر شواهد تحمیل شدهاند. <br /> <br /> <br /> <br />[2]- membership categorization analysis (MCA) <br /> <br /> <br />[3]- conversation analysis (CA)انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی23223847122320161121Research Methods in Linguisticsروشهای پژوهش در زبانشناسی.1751852258FAسعیده قندیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20150519Lia Litosseliti (ed.) (2010). <em>Research Methods in Linguistics</em>. London: Continuum<span lang="AR-SA" dir="RTL">.</span><strong>روشهای پژوهش در زبانشناسی. ویراستار: لیا لیتوزلیتی، لندن، انتشارات کانتینیوم، 2010 .227 صفحه</strong>
واژۀ تحقیق در لغت بهمعنای رسیدگیکردن، بررسی، بازجویی (فرهنگ قریب)، وارسی واقعیت (فرهنگ نفیسی)، راست و درستکردن، به حقیقت امری رسیدگیکردن و بازجوییکردن (فرهنگ عمید و لغتنامۀ دهخدا) است. تعریف تحقیق، بهعنوان یک فرایند پژوهشی، شکل خاصی از دانش آکادمیک است (بهنقل از دلاور، 1374: 23). دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روششناسی درست صورت پذیرد. روششناسی را میتوان از چند دیدگاه مطمح نظر قرار داد: از دیدگاهی، روششناسی مطالعۀ منتظم و منطقی اصولی است که تفحص علمی را راهبری میکند. از این دیدگاه، روششناسی شاخهای از منطق و یا حتّی فلسفه است. دیدگاه دیگر، روششناسی را شاخهای از علم میداند (ساروخانی، ۱۳۷۷: ۲۲). روشهای پژوهش، ابزارها و شیوههایی برای انجام پژوهش هستند. پژوهش، اصطلاحی است که آزادانه برای هر نوع از تحقیق استفاده میشود تا حقایق جدید یا جالب را کشف کند. مانند تمام فعالیتها، دقتی که در انجام هر پژوهش انجام میگیرد، در کیفیت نتایج بازتاب خواهد داشت (ولیمن[1]، 2011: 1). در همۀ علوم، و ازجمله زبانشناسی، لازم است بدانیم چه ابزارهای مناسبی برای این حوزه وجود دارد و چگونه از آنها استفاده کنیم تا به بهترین نتیجه منجر شود. اولین گام، در هر حوزهای، انتخاب روش پژوهش مناسب برای آن حوزه است. پل الدرسون[2]در این باره میگوید: «مشکلی را ندیدهام، هرچند پیچیده، که اگر از راه درست به آن نگاه کنید، باز هم پیچیده باشد». در هرکدام از زمینههای مختلف زبانشناسی، کتابهای روششناسیِ متعددی به زبان انگلیسی وجود دارد، اما کتابهایی که به بررسیِ روش پژوهش در تمام، یا دستکم بیشترِ، حوزههای زبانشناسی بپردازد، چندان فراوان نیست. دو کتابِ <em>روشهای پژوهش در زبانشناسی </em>(رِی[3] و بلومر[4]، ۲۰۰۶) و (پودسوا[5] و شارما[6]، ۲۰۱3) از آن جملهاند.
<br clear="all" />
[1]. N. Walliman
[2]. P. Alderson
[3]. A. Wray
[4]. A. Bloomer
[5]. R. J. Podesva
[6]. D. Sharma
<strong><br /></strong>