انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521A VP Shell Analysis of Persian Verb Phrase Based on the Minimalist Programتحلیل پوستهای گروه فعلی در زبان فارسی بر پایة برنامة کمینهگرا1291634FAJournal Article20150808Chomsky (1995), following on from Larson (1988, 1990), proposed the VP shell analysis to account for the derivation of verbal constructions with multiple complements. Based on this analysis, a verb phrase structure is composed of (a) an inner VP core headed by a lexical verb (V) and (b) an outer vP shell headed by an abstract light verb (<em>v</em>) with a causative/agentive interpretation. This article is an attempt to analyze the syntactic derivation of some Persian verbal constructions comprised of causative predicates, three-place predicators with phrasal complements as well as the three-place predicators taking a clausal complement. The VP shell analysis of these verb phrases shows that such syntactic constructions, satisfying the Uniform Theta Assignment Hypothesis (UTAH), are the result of syntactic operations such as select(ion), merge(r), head principle and binary principle. Moreover, they can be considered as split projections consisting of the inner VP core and the outer vP shell, and can be derived on the basis of minimalistic principlesچامسکی[1] (1995) به پیروی از لارسن[2] (1988، 1990) تحلیل پوستهای گروه فعلی[3] را در خصوص چگونگی اشتقاق نحوی ساختهای فعلی چند متممی مطرح کرده است. بر اساس این تحلیل، ترکیب سازهای گروه فعلی از: (الف) گروه فعلی هستهای درونی[4] با هستة فعل واژگانی[5] و (ب) گروه فعلی پوستهای بیرونی[6] با هستة فعل سبک انتزاعی[7] و تعبیری سببی[8] یا عامل گری[9] تشکیل میشود. در این مقاله شیوة اشتقاق نحوی برخی از ساختهای فعلی زبان فارسی شامل گزارههای سببی، گزارههای دارای فعل متعدی دو مفعولی با متممهای گروهی و گزارههای دارای فعل متعدی دو مفعولی با بند متممی بر پایة تحلیل پوستهای گروه فعلی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. تحلیل پوستهای این دسته از گروههای فعلی نشان میدهد که اشتقاق این گونه ساختهای نحوی، ضمن تبعیت از فرضیة اعطای نقش معنایی یکسان[10]، تحت تأثیر دیگر اصول و عملیات نحوی مطرح در برنامة کمینهگرا از قبیل گزینش[11]، ادغام[12]، اصل هسته[13] و اصل ترکیب دوتایی[14] نیز قرار دارد و این ساختهای نحوی میتوانند به عنوان فرافکنیهای دو جزیی[15] متشکل از گروه فعلی هستهای درونی و گروه فعلی پوستهای بیرونی توجیه و بر اساس مبانی و اصول کمینهگرایی مشتق شوند.
<br clear="all" />
[1] N. Chomsky
[2] R. Larson
[3] VP shell analysis
[4] inner VP core
[5] lexical verb / V
[6] outer vP shell
[7] abstract light verb / <em>v</em>
[8] causative
[9] agentive
[10] Uniform Theta Assignment Hypothesis /UTAH
[11] select(ion)
[12] merge(r)
[13] head principle
[14] binary principle
[15] split projectionshttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1634_60f52c088003c23bda2cef3cdfc3d7cf.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521Structure and Content Analysis of Likoo, In the Baluchi Poetical Folk Artاشاراتی بر تحلیل ساختاری – محتوایی لیکو، شعر شفاهی بلوچی28411635FAآزیتا افراشیعضو هیئت علمی پژوهشکدة زبانشناسی، کتیبهها و متون پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگریJournal Article20150808The present paper is an attempt to introduce the stylistic features of Likoo, in the Baluchi poetical folk art. Likoo is a one-line syllabic and rhymed poem. Its significance lies in its realistic content and choice of words, the simi lies and the dominant metaphorical features it employs and the ways in which it represents ethnic beliefs. To perform the present research, 135 lines of Likoo were gathered from <em>sad Likoo </em>[hundred Likoos] (Mo’meni,2005), <em>Baluchistan</em> <em>News Letter</em> (Axenov, 1990), online sources and interviews with Mokrani Baluchi speakers. Then 50 Likoos were chosen randomly and their selected lines were corrected and translated into Persian with the assistance of Baluchi speakers. The translations were then compared with the existing translations. Finally, 22 lines of Likoo that were representative of the above mentioned features were analysed. <br />The structural-content analysis of Likoo showed that the words, similies and the realistic style of Likoo are significant, and that Likoo resembles the Kurdish <em>beyt </em>in structure and content.مقالة حاضر به هدف معرفی ویژگیهای سبکی لیکو، گونهای از شعر شفاهی بلوچی، تدوین شده است. لیکو تکبیتی است مقفا و با وزن هجایی که با استناد به یافتههای پژوهش حاضر از ویژگیهای سبکی مشخصی به لحاظ نوع واژگان، تشبیهات، سازوکار استعاری غالب، بازنمود نگرشهای قومی و محتوای واقعگرایانة آن برخوردار است. در این پژوهش یکصدو سی و پنج بیت لیکو به ترتیب از کتاب <em>صد لیکو</em> (مؤمنی، 1384)، <em>خبرنامة بلوچستان </em>(Axenov,1990)، منابع اینترنتی و مصاحبه با گویشور بلوچ مکرانی گردآوری شد. آنگاه پنجاه لیکو به طور تصادفی انتخاب و به کمک گویشور بلوچی تصحیح و ترجمه شد. سپس ترجمهها با ترجمههای موجود در منابع مذکور مقایسه شد و تصحیحات اعمال گردید و در نهایت با توجه به محدودیت فضای مقاله، بیست ودو بیت لیکو که به لحاظ سبکی و معنایی معرف خوبی برای این مجموعه به شمار میآمد و واژگان و محتوای آن در گفتمان دانشگاهی قابل عرضه بود انتخاب شد. نوع واژههای به کار رفته در لیکو، تشبیهات و سبک واقعگرای آن مهمترین ویژگیهای اینگونه از شعر شفاهی به شمار میآید. از جمله اشعار گویشی دیگری که به لحاظ ساختار و محتوا شبیه به لیکو به نظر میرسد، بیت کردی است. https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1635_fb366bb7a4fd44f1064d742e56ca01fb.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521Artificial Infinitives in Persian
A Descriptive-Synchronic Approachمصدر برساخته رویکردی توصیفی - همزمانی41641636FAمحمدجعفر جباریدانشگاه یاسوجJournal Article20150808Infinitives ending in /-idæn/, referred to as "Artificial" or "False", comprise a vast majority of Persian simple verbs. Some grammarians argue that simple verbs, including the above-mentioned ones are not made in Persian anymore. Simple verbs, especially those ending in /-idæn/, however, have always been made in the spoken Persian. This article aims at a close investigation of the said group of simple verbs, at the three levels of morphology, lexical category and semantics, emphasizing the part this group of verbs can play in rendering verbs from foreign languages into Persian.فعلهای باقاعدة مختوم به «- یدن» - که از آنها با نامهای «جعلی»، «ساختگی» و جز آن یادشده - اکثریت قاطع مصدرهای ساده، به ویژه فعلهای با قاعدة فارسی را تشکیل میدهند. برخی از دستورنویسان بر این باورند که دیر بازی است فعلهای ساده از جمله فعلهای پیش گفته در زبان فارسی ساخته نمیشوند. این در حالی است که ساخته شدن فعلهای ساده و از جمله فعلهای مختوم به «- یدن» در فارسی گفتاری همواره ادامه داشته است. هدف این مقاله آن است که با نقد دیدگاههای پیشین، این گونه افعال را در سطوح ساختواژی، مقولة واژگانی و معنایی مورد بررسی قرارداده، اهمیت و جایگاه آن را در معادل گزینی برای واژههای خارجی یادآوری نماید. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که این گونه افعال به لحاظ برخورداری از ساخت پیوندی، در ساختن واژهها به ویژه در زبان علم، میتوانند بسیار سودمند واقع شوند.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1636_f4d5b51c7abfb1e9aae11a3c7d1befc0.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521Truncated Compound Agentive Adjective: Yes or No?صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم: آری یا خیر؟64801637FAعلیرضا خرماییدانشگاه کردستانJournal Article20150808There exists, in the Persian language, a highly productive compounding pattern, in which a verbal element combines with a non-verbal one to produce a noun or adjective. Three distinct views can be identified regarding this pattern. Some scholars, mostly traditional grammarians, call the output "truncated compound agentive adjective". Some others accept this, but offer a modern linguistic interpretation. Still, others reject the idea of a truncated compound agentive adjective and hold a different view. Based on different pieces of evidence, the present paper, totally rejects the traditional idea and argues that, in this pattern, a verbal element (present root) simply relates to a non-verbal one through compounding. The type of relation, and hence the meaning of the compound are determined by Persian speakers on the basis of pragmatic implicature.در زبان فارسی و در حیطة ترکیب به عنوان یکی از دو حوزة واژهسازی، فرایند بسیار زایایی وجود دارد که طی آن عنصری غیرفعلی (اسم، ضمیر مشترک، صفت، قید) قبل از ستاک حال فعل (مثلاً آموز و بین) قرار میگیرد و ماحصل آن اسم یا صفت جدیدی (دانشآموز، خودبین) است. در مورد این فرایند سه دیدگاه وجود دارد: برخی که عموماً دستورنویسان سنتی هستند، آن را صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم میدانند. پارهای استنباط دستورنویسان سنتی را صحیح قلمداد میکنند؛ اما تعبیری زبانشناسانه و نو بر آن سوار میکنند. بعضی نیز به کلی با دیدگاه دستورنویسان سنتی مخالفاند و دیدگاه خاص خود را عرضه میکنند. در مقالة حاضر نیز، با اتکا بر دلایل مختلف، ایدة سنتیِ صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم به کلی مردود شمرده میشود و استدلال میشود که در فرایند مذکور صرفاً میان یک عنصر غیرفعلی و یک عنصر فعلی (ستاک حال) پیوند برقرار میشود و نوع پیوند این دو و در نتیجه، معنای ترکیب بر اساس تلویحِ کاربردشناختیِ فارسیزبانان مشخص میشود.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1637_3f9aaaaea9324be8505c578e4a1e0977.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521Hawkins's Word Order Typology and the Word Order Patterns of the Persian Languageآرای هاوکینز در حوزة ردهشناسی آرایش واژهها و بررسی انطباق یا عدم انطباق این آرا بر آرایش واژهها در زبان فارسی78961638FAشهلا شریفیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20150808Word order typology is one of the most interesting areas in typological studies worldwide.
This paper first presents Hawkins' views on word order typology, and then tries to determine whether Hawkins's principles can be matched with the word order in Persian (Old Persian, Middle Persian and/or Modern Persian). The results show us that some of his principles can't be applied to word order in Persian (whether Old, Middle or Modern Persian).<em></em>در حال حاضر ردهشناسی آرایش واژهها از جمله حوزههای بسیار مورد توجه در ردهشناسی است. هاوکینز از جمله زبانشناسانی است که با دستور زایشی به خوبی آشناست؛ امّا در دو دهة اخیر توجه خاصی به مطالعات ردهشناختی پیدا کرده است و در این حوزه از توجیهات پردازشی برای توجیه الگوهای ردهشناختی استفاده میکند. او اصول، فرضیات و توجیهات متفاوتی در ردهشناسی آرایش واژهها عرضه کرده و بدین سبب در این حوزه صاحبنظر محسوب میشود. این مقاله در وهلة اول به طرح آرای هاوکینز در حوزة ردهشناسی آرایش واژهها میپردازد و در وهلة دوم سعی میکند که میزان انطباق این اصول و آرا را بر زبان فارسی (به ضرورت بحث، فارسی امروز، میانه یا باستان و یا هر سه دوره) مشخص کند و مورد ارزیابی قرار دهد. بررسی وضعیت آرایش واژگانی زبان فارسی روشن میکند که برخی از پیشبینیها، اصول و توجیهات ردهشناختی هاوکینز در مورد زبان فارسی (گاه فارسی امروز و گاه فارسی میانه یا باستان و گاه در دو یا هر سه دوره) مصداق پیدا نمیکند.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1638_4488c3819724344cfc0860bf4309c088.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521A Number of Phonological Processes in Shirgah Variety of Mazandarani Dialectبرخی فرایندهای واجی در گونة زبانی شیرگاه از گویش مازندرانی941071639FAعالیه کردزعفرانلوکامبوزیادانشگاه تربیتمدرسفردوس آقاگلزادهدانشگاه تربیتمدرسعلی رضاییکارشناسارشد زبانشناسیJournal Article20150808This paper is an attempt to introduce some active phonological processes in Shirgah variety of Mazandarani dialect.
The main results of the study are as follows:
1.At syllable- boundary position, through the application of (complete) assimilation, consonant clusters -nd and –st are converted to -nn and –ss, respectively.
2.The first vowel of the sequence e+e at morpheme- boundary dissimilates to the vowel [u]; yielding non- identical u+e sequence.
3.The process of ə- epenthesis breaks up word- final clusters, where is an obstruent and a [+sonorant] consonant.
4.Deletion of glottal consonant [h] in the intervocalic context activates the rule of truncation that deletes the first vowel of the sequence V+V.هدف از نگارش این مقاله بررسی برخی فرایندهای واجی از قبیل همگونی، ناهمگونی، حذف و درج واکه در گونة شیرگاه از گویش مازندرانی است. بررسی فرایندهای واجی نتایج زیر را نشان میدهد:
1- در جایگاه مرز هجا با عملکرد فرایند همگونی خوشههای همخوانی nd و st به ترتیب به صورتnn وss تولید میشوند. 2- در حالت التقاء واکهها (e+e) در مرز تکواژها به طوری که تکواژ اول به واکه /e/ ختم شود و دومی تکواژ سوم شخص این گونة زبانی یعنی/e/ به معنی"است" باشد، با عملکرد فرایند ناهمگونی واکه /e/ در تکواژ اول به صورت واکة پسین و افراشته /u/ تولید میگردد. 3- حذف همخوان چاکنایی [h] در بافت بین دو واکه موجب فعال شدن فرایند ترخیم میشود بطوری که کاهش تعداد هجاها و کوتاهتر شدن کلمه را به دنبال دارد. 4- در خوشة همخوانی پایانی در ساخت هجای(C)V به گونهای که یکی از همخوانهای گرفته و یکی از همخوانهای رسا ( lو r) باشد، واکه شوا [Ə] بین دو همخوان درج میشود.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1639_47e402289b1365c407ae5d2ef0c09259.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521Schematic Structure in Hafiz Poetryبررسی ساختهای طرحوارهای در غزلیات حافظ به منظور معرفی طرحوارههای جدید (رویکردی شناختی)1071241640FAارسلان گلفامدانشگاه تربیت مدرسمریم اعلاییدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20150808Hafiz poetry has always been a rich source for literary studies. Yet it still remain unexplored in numerous ways. The present paper examines the schematic structure of the sonnets of Hafiz, from a cognitive point of view. It uses the descriptive-analytical method. The results show that in Hafiz' s Divan, the schemata are not limited to Saeed' s categories, and are both qualitatively and quantitatively richer that what Saeed assumes. Moreover, the results demonstrate that in addition to path, force and containment schemata, other types of schemata exist in the Divan, ranging from body organs and clothing, to color, time and place.جدیدترین مکتبی که در حوزة زبانشناسی معرفی شده، مکتب شناختی است و با وجود اینکه کتابهای پربار و مقالات درخور توجهی در این حوزه نوشته شده، به علت تازگی، هنوز جای کار بسیار دارد. در زمینة حافظ و دیوان نفیس او هم مطالب با ارزشی علیالخصوص در حوزة ادبیات و صنایع ادبی به رشتة تحریر درآمده، اما هنوز نکات بررسینشدة اشعار او بسیار است که از آن جمله بررسی از منظر شناختی را میتوان نام برد. در این مقاله نگارندگان سعی بر آن داشتهاند به این مهم بپردازند؛ یعنی ساختهای طرحوارهای را در غزلیات حافظ بررسی کنند و از این رهگذر به نتایج جالب توجهی هم دست یافتند که عبارت است از اینکه طرحوارهها در زبان فارسی به تعداد اندکی که در کتاب جان سعید معرفی شده خلاصه نمیشود و به علت توانایی منحصر به فردی که دراین زبان وجود دارد، قابلیت استفاده از طرحواره در اشعار وجود دارد. این طرحوارهها چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت بسیار غنیتر از آن چیزی است که سعید معرفی کرده است. روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا مطالعات فیلسوفان، اندیشمندان اسلامی، معنیشناسان و همینطور معنیشناسان شناختی توصیف و بررسی شد؛ سپس اشعار حافظ از منظر شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، طرحوارههای جدید از آن استخراج شد. شاعر با توانایی خود از این قابلیت زبان فارسی استفاده کرده و علاوه بر سه طرحوارة حرکتی، قدرتی و حجمی - که سعید آنها را معرفی کرده - برای رساندن مفهوم و مقصود خود از طرح وارههای دیگری نیز بهره برده که عبارتاند از طرحوارة اعضای بدن، طرحوارة طبیعی، طرحوارة رنگ، طرحوارة زمان، طرحوارة لباس و طرحوارة مکانhttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1640_1d8a2fbdb4cd1fd9614edc2ebcae1cd1.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521The Acoustic Analysis of Direct Object Scrambling in Persianبررسی آکوستیکی قلب نحوی مفعول صریح در زبان فارسی1241431641FAندا موسویدانشگاه علامه طباطباییJournal Article20150808
Scrambling moves a constituent from its default position and changes the information structure of the sentence. In this process, information patterns of the sentence are changed to determine the information structure. The results of the information structure analysis of scrambled Persian sentences in this paper show that scrambling is hearer-old and discourse-old. Moreover, the survey of intonation pattern in scrambled constituents shows that in non-specific noun phrases, L+H* intonation may exist, while in specific noun phrases, the kind of focus depends on context.
قلب نحوی، سازهای را از جایگاه بینشان خود جابهجا کرده، بدون آنکه باعث نادستوری شدن جمله شود، بار اطلاعی جمله را دستخوش تغییر میکند. در این فرایند، الگوی آهنگی جمله نیز برای تعیین ساخت اطلاعی آن تغییر میکند. دراین مقاله، به بررسی و مقایسة ساخت اطلاعی و الگوی آهنگی جملات مقلوب در زبان فارسی میپردازیم. نتایج نشان میدهد که قلب نحوی در زبان فارسی از لحاظ اطلاعی، کهنه- شنونده و کهنه- بافت بنیاد است. ضمن اینکه بررسی الگوی آهنگی سازههای مقلوب نشان میدهد که در مورد تمام گروههای اسمی غیرمشخص، گروه اسمی مقلوب دارای الگوی آهنگی L+H* بوده، بنابراین دارای تأکید تقابلی میباشد. در مورد گروههای اسمی مشخص، این الگوی آهنگیL+H* در برخی موارد وجود داشته و در برخی موارد دیده نمیشود؛ بنابراین بر اساس پیشبینی عرضه شده، نوع تأکید در این شرایط وابسته به بافت استhttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1641_40542b0b60c11f622d8147d5abc38c58.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521..................تحلیل گفتمان، تحلیل متن برای پژوهشهای اجتماعی، نورمن فرکلاف، انتشارات رات لج، 2003، 270 صفحه1441481642FAگلرخ سعیدنیا...Journal Article20150808................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1642_78815539e29aa69626fb7a1d07a12601.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی232238474720080521.............راهنمای فرهنگنگاری عملی آکسفورد، سو اتکینز و مایکل راندل، انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2008، 540 صفحه1501681643FAساغر شریفی...Journal Article20150808.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1643_86bd127c3cfb7bc002e0a0fb823e0cb3.pdf