انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
تأثیر شباهت ظاهری حروف الفبای فارسی بر بازشناسی دیداری حروف
1
18
FA
محمود
بیجنخان
دانشگاه تهران
mbjkhan@ut.ac.ir
سپیده
عرب
دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران
arab_sepideh@yahoo.coms
هدف این مقاله بررسی شباهت حروف الفبای فارسی و تأثیر آن بر رخدادن خطای دیداری هنگام خواندن و استخراج ماتریس ابهام برای حروف با رویکردی واجشناختی است. ارائة دستهبندی جدیدی از الفبا مبتنی بر شباهت حروف، میتواند به کنترل خطاهای خواندن ناشی از شباهت حروف، کمک کند. با استفاده از نرمافزار ای-پرایم و روش «انتخاب اجباری تناوب دوتایی» آزمایشی متناسب با دستگاه خط و واجشناسی زبان فارسی طراحی شد. 55 جفت کمینة نوشتاری متناسب با آزمون انتخاب شد. به شرکتکنندگان رشتة همخوان-واکة ابتدای محرک ثانویه بهعنوان پیشنمایش و سپس کلمة هدف و پسنمایش عرضه شد. در پایان، کلمة هدف و محرک ثانویه به نمایش درآمدند تا تشخیص کلمۀ هدف توسط شرکتکنندگان اندازهگیری شود. با بررسیِ همزمانِ درک دیداری و واجیِ شرکتکنندگان، یافتههای آماری نشان دادند که کلمات دارای حروف شبیه در مقایسه با کلمات دارای حروف غیرشبیه بیشتر اشتباه میشوند.<br />
نگاره,انتخاب اجباری تناوب دوتایی,ماتریس ابهام,خطای بازشناسی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7107.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7107_74074761beb2b12a1401ceeae7e646b5.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
توالی بندهای قیدی مرکزی در جملههای پیچیده زبان فارسی
19
50
FA
محبوبه
نادری
دکتری زبان شناسی
mahboobehnaderii@yahoo.com
محمد
دبیرمقدم
0000-0002-9514-9435
دانشگاه علامه طباطبایی
mdabirmoghaddam@gmail.com
سید مصطفی
عاصی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پژوهشکده زبانشناسی
m_s_assi@ihcs.ac.ir
<span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">در این مقاله، به ساختار جملات پیچیده در زبان فارسی میپردازیم. جملاتی که از یک بندِ اصلی و یک یا چند بند پیرو تشکیل شدهاند. در این جملات بهدنبال آن هستیم تا ترتیبِ چینشِ بندهای قیدی را نسبت به بند اصلی بررسی کنیم و درنهایت ترتیبی را در وضعیت بینشان ارائه کنیم. بندهای قیدی به دو نوعِ مرکزی و حاشیهای تقسیم میشوند اما در این مقاله ترتیب بندهای مرکزی در سه وضعیتِ قبل از بند اصلی، بعد از بند اصلی و بینشان مورد بررسی قرار میگیرد. زمانی که بندها قبل از بند اصلی قرار میگیرند، ترتیبشان بند علت > بند هدف ></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%;"> </span><span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">بند زمان/ بند شرط > بند اصلی و زمانی که بعد از بند اصلی قرار میگیرند ترتیبشان بند اصلی> بند زمان/ بند شرط > بند هدف > بند علت است. نتایج نشان داد که ترتیب خطیِ بندهای قیدی مرکزی را میتوان در حالت بینشان بهصورتِ بند زمان/ بند شرط > بند اصلی > بند هدف > بند علت در نظر گرفت. همچنین، برای مشخص کردن جایگاه بینشانِ بندهای قیدی مرکزی در چارچوب کمینهگرایی میتوان از نقشهنگاری گروههای وصفی و فرافکنهای نقشی در حاشیۀ چپ جمله استفاده کرد.</span>
جملۀ پیچیده,بند غیرموضوعی,بند پیرو,بند قیدی مرکزی,ترتیب خطیِ بندهای قیدی مرکزی,کمینهگرایی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7108.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7108_48b61ced15564e7cd38c06f2724a8bf2.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
مقایسۀ استعارۀ مفهومیِ «فرزند» در میان دو نسل از زنان متأهل شهر تهران
51
74
FA
ابراهیم
عزتی
استادیار/پیام نور
e_ezati@pnu.ac.ir
لیلا
اردبیلی
انسان شناسی، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی
leila.ardebili1361@gmail.com
<span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">خانواده، بهعنوان یکی از نهادهای مهم جامعه، در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده است، که این موضوع، تاحد زیادی حاصل تغییر نگرشها و باورهای افراد جامعه نسبت به این نهاد است. در این رابطه، یکی از حوزههایی که در چند دهۀ اخیر شاهد دگرگونیهای چشمگیری در آن بودهایم، حوزۀ فرزندآوری و تمایل خانوادهها به داشتنِ فرزندِ کمتر است. در پژوهشِ حاضر، قصد داریم تا با رویکرد انسانشناسی زبانشناسی شناختی و بهشیوهای تطبیقی، مفهومسازی فرزند را در میان دو نسل مختلف از زنان متأهل فارسیزبانِ شهر تهران مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم که این دگرگونیها، درواقع حاصل تغییر باورها و نگرشهای زنان نسبت به مفهوم فرزند است، که در استعارههای زبانی قابل ردیابی هستند. برای رسیدن به این هدف، از روششناسی کیفی و راهبرد قومنگاری استفاده شده است. با نمونهگیریِ هدفمند از بیست</span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%;"> </span><span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">زن در دو گروه سنیِ 25 تا 40ساله و نیز 50 تا 70ساله که دارای فرزند هستند، با کمک مصاحبۀ نیمهساختیافته، دادههایی دربارۀ نگرش آنها نسبت به فرزند جمعآوری شد. در ادامه، دادهها با توجه به نظریۀ استعارۀ مفهومی در زبانشناسی شناختی مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. نتایجِ بهدستآمده نشان میدهند که استعارههای بهکاررفته دربارۀ فرزند توسط این دو گروه دارای تفاوتهای قابل تأملی هستند.</span><br /><strong><span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">کلیدواژهها:</span></strong><span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';"> استعارۀ مفهومی، انسانشناسی زبانشناسی شناختی، شناخت فرهنگی، فرزندآوری.</span>
استعارۀ مفهومی,انسانشناسی زبانشناسی شناختی,شناخت فرهنگی,فرزندآوری
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7109.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7109_252b52b1d31a94b2cffb75427511e506.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
زبان میانجی، تماس و جغرافیا در ایران
75
94
FA
حامد
باشه آهنگر
دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
hamed.ahangar@gmail.com
مجتبی
منشی زاده
0000-0003-4839-0901
دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی
monshizadeh30@yahoo.com
این جستار به بررسی رابطۀ کلان میان جغرافیا، زبان و تحرک گروههای انسانی، و نقش تاریخی این عوامل اساسی در شکلدهی به ترکیب زبانیِ سرزمین ما میپردازد. ازنظر نگارندگان، سه عامل عمده در ترکیب کلان زبانی در ایران مؤثر بودهاند: ۱) جغرافیایی، ۲) جمعیتشناختی و ۳) زبانی. عوامل جغرافیایی (=بومشناختی+زمیننگاشتی) در شکلدهی به روالهای جمعیتشناختی (=سکونت+مهاجرت) دخالت دارند؛ زمیننگاریِ گسترده و گسستۀ ایران، سبب کاهش ارتباط میان زبانهای منطقهای میشود، و در عین حال، همۀ گونهها را با زبان میانجی (=پهلوی، فارسی) در تماس پیوسته قرار میدهد. بنابراین، مؤلفۀ زبانی تماس/انزوا نیز خود معلول روالهای جمعیتشناختی و جغرافیایی است. این وضعیت، سبب «±انباشت ارتباطی» میشود و آن عاملی است که مرگ و زایش گویشها و زبانهای مستقل را از دل گونههای تاریخی-جغرافیایی تسهیل میکند. در طی سدهها، این چرخۀ همیشگی، ارتباط موفق میان قوم-زبانها را نیازمند وجود زبان مشترک کرده و درنتیجه، از زبانهای رایج در این پهنۀ گسترده، همواره یکی بهعنوان میانجی یا میانگفت به کار رفته است. ترکیب این عوامل، در ایران به ایجاد دو وضعیتِ کاملاً متمایز انجامیده است: زبان میانجی در مرکز، و گسترش آن به حاشیۀ چندزبانه
جغرافیا,زمیننگاری,جمعیتشناسی,تماس زبانی,میانجی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7110.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7110_39accd49f50710e12c372f91de563c84.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
طبقهبندی انواع صفات فاعلی از دیدگاه سرنمون ردهشناختی
95
134
FA
میترا
حسینقلیان
علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
mitrahoseingholian@gmail.com
محمد
راسخ مهند
دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه زبانشناسی
mrasekhmahand@yahoo.com
<span lang="FA" style="font-size: 10.0pt; line-height: 115%; font-family: 'B Nazanin';">در پژوهش حاضر، برای تعریف و دستهبندی دقیق انواع صفات فاعلی مشتق، مرکب و مشتقمرکب، آنها را در چارچوب نظری سرنمون ردهشناختی که رویکردی همگانی به مقولات زبانی است، مورد بررسی قرار دادیم. در نظریۀ مذکور، صفات سرنمون و بینشان صفاتی هستند که به طبقۀ معناییِ «ویژگی» تعلق دارند و کنش گزارهای توصیف را انجام میدهند و این دسته صفات طبق نشانهگذاری ساختاری باید ازلحاظ صورت ساده باشند و بدون افزودن وند یا حضور در ساخت پیچیده بیایند و صفاتی که با یک وند اضافه یا ساخت پیچیده بهکار روند، نشاندار میشوند. انواع صفات فاعلی یکدست نیستند و رفتارهای مختلفی از جهت داشتن کارکرد صفتی، اسمی یا هردو از خود نشان میدهند. پس از بررسیِ انواع صفات فاعلی در این پژوهش، براساسِ دو معیار نشانداریِ ردهشناختی یعنی معیار نشانهگذاری ساختاری و بالقوگی رفتاری، غیرسرنمونبودن صفات فاعلی را نشان دادیم و وضعیت و جایگاه آنها را روی نقشة معنایی مشخص کردیم. بهعلاوه، درون نقشة معنایی، نمودارهای بالقوگیِ رفتاریِ انواع صفات فاعلی مشتق، مرکب و مشتقمرکب بهطور جداگانه ترسیم و انواع دستههای صفات فاعلی درون این نمودارها جایگذاری شدند.</span>
صفت فاعلی,سرنمون ردهشناختی,نشانداری و اجزای کلام,نشانهگذاری ساختاری و بالقوگی رفتاری
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7111.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7111_b975590fc6fb6756ee11602d887e7d3c.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
همبستگی ردهشناختی نوع حرفاضافه با ترتیب فعل و مفعول در ترکیِ خراسانی
135
156
FA
پونه
مصطفوی
عضو هیات علمی
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
mostafavi1972@gmail.com
فریار
اخلاقی
عضو هیات علمی
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
faryar.a@gmail.com
بین نوع حرفاضافه و ترتیبِ قرارگرفتنِ فعل و مفعول همبستگیِ ردهشناختی وجود دارد. در مقالۀ حاضر این همبستگی در ترکیِ خراسانی مورد بررسی قرار گرفته است. پیکرۀ پژوهش از دادههای طرح اطلسِ زبانیِ ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست انجام است، استخراج شده است. این پیکره شامل 360 جمله و عبارت ترکیِ خراسانی است که در آنها معادلِ گویشیِ 7 حرفاضافۀ «با، در، به، از، تا، پیشِ، را» بهکار رفتهاند. بهمنظورِ محدودکردنِ دادهها و ایجاد امکان مقایسه، در این پژوهش در مجموع 24 گونۀ جغرافیاییِ ترکیِ خراسانیِ رایج در آبادیهای استان بزرگ (پیش از تقسیم به سه استان) مورد بررسی قرار گرفتهاند. از آنجا که گردآوری دادههای مورد بررسی در دهۀ پنجاه شمسی و پیش از تقسیمات کشوری جدید که خراسان بزرگ را به سه استان شمالی، جنوبی و رضوی تقسیم کرد انجام شده است، در پژوهش حاضر استان خراسان دهۀ پنجاه (بدون تفکیک) مد نظر بوده است. در گونه­های زبانی مورد بررسی، حروف اضافه، همگی پساضافه هستند که یا بهصورت واژۀ مستقل یا پسوند تظاهر مییابند. ترکیِ خراسانی ازنظرِ نوع حرفاضافه و ترتیبِ بینشانِ ارکان جمله، مشابه ترکیِ آذربایجانی فاعل-مفعول-فعل (SOV) و از ردۀ زبانهای فعلپایانی است. یافتههای پژوهش نشان داد در تمامیِ گونههای جغرافیاییِ ترکیِ خراسانیِ مورد بررسی، حروف اضافه همگی پساضافه هستند و به دو صورتِ واژۀ مستقل یا پسوند تظاهر مییابند و مجاورت این گونههای زبانی با فارسی و سایر زبانهای منطقه، جز در مواردی محدود، تأثیری در تغییر این ساخت نداشته است. افزون بر این، مطابق نتایجِ حاصل از این پژوهش، ترکیِ خراسانی از همگانیهای ردهشناختیِ زبان درخصوص همبستگی نوعِ حرفاضافه با ترتیب فعل و مفعول تبعیت میکند.
ردهشناختی,نوع حرفاضافه,ترتیب فعل و مفعول,ترکیِ خراسانی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7112.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7112_21a90fd482c1c6c932f0f045b6873713.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
ساخت واژه مرکب در زبان فارسی
157
190
FA
موسی
غنچه پور
دانشگاه فرهنگیان
m.ghoncepour@cfu.ac.ir
در این مقاله رویکردهای متفاوتِ دستور زایشی یعنی نظریههای گشتارگرا، واژگانگرا و حاکمیت و مرجعگزینی در نحوۀ شکلگیری و ساخت ترکیب فعلی و غیرفعلی در زبان فارسی بررسی میشوند. شواهد مطالعه، یافتهها نشان میدهد که نقش دستوریِ سازهها و گزارههای انتزاعی در رویکردهای گشتارگرا سازوکار کافی برای ساخت ترکیب ارائه نمیدهند و ناقض اصل بازیابی هستند. رویکردهای واژگانگرا نمیتوانند ترکیبهای دو موضوعی و ترکیبهایی که در ساخت آنها از موضوع بیرونی و فرایندهای نحوی استفاده شده است را تبیین کنند. چارچوب زیرمقولهای فعل در رویکرد افراطیِ نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی رعایت نمیشود، موضوع در مجاورت ستاک برگرفتۀ فعلی نیست و از اصل فرافکنی تخطی صورت میگیرد. همچنین، در این رویکرد برخلاف ماهیت اشتقاقیِ وند، نمود ترکیب برگرفته از وند تصریفیِ تحت حاکمیت گرۀ تصریف ملاحظه میشود. رویکرد اعتدالیِ حاکمیت و مرجعگزینی نیز قادر به توضیحِ حالتبخشیِ هستۀ فعلی به سازۀ غیرمجاور نیست. تحلیل دادههای واژههای مرکبِ فعلی و غیرفعلیِ زبان فارسی نشان داد که رویکرد تعاملیِ نحوی- صرفی برای توصیف و تبیینِ ترکیب کارآمدتر است.
اصل فرافکنی,زایشی,موضوع,مجاورت
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7113.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7113_d2eafc422103a4d507c967786445e77f.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
توصیف واژنحویِ فعل در گویش مُلکی بشاگردی
191
221
FA
علی
شیخ آبادی
دانشجو
alishikhabadi@yahoo.com
یدالله
منصوری
دانشگاه شهید بهشتی- دانشکده ادبیات و علوم انسانی- گروه زبان شناسی
mansouri.yadollah@yahoo.com
علی اصغر
رستمی ابوسعیدی
رئیس دانشگاه پیام نور
rostamiabull0@yahoo.com
فاطمه
کوپا
استاد دانشگاه پیام نور تهران
f.kouppa@yahoo.com
گویش«مُلکی» ازجمله گویشهای رایج در منطقۀ گافر، پارمونْت و زنگیک از بخشهای جنوبی بشاگرد است که به «مُلکیگال» معروف است. این گویش از گروه گویشهای بشاگردی و وابسته به خانوادۀ گویشهای ایرانیِ جنوب غربی است که بهلحاظ جغرافیایی در نقطۀ مرزیِ خانوادۀ زبانیِ بلوچی واقع شده است؛ به همین جهت، از حیث مختصات زبانشناختی، حلقۀ پیوندِ این دو خانوادۀ زبانی محسوب میگردد که بهدلیلِ گسترشِ آموزشِ همگانی و هجوم رسانهای و نفوذ فرهنگ شهری درمعرضِ زوال و نابودی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، توصیف دستگاه فعلیِ گویش مُلکیِ رایج در این منطقه است. برای این هدف، مقولات دستوریِ مرتبط با فعل، شامل مقولاتِ واژنحویِ زمان دستوری، نمود، وجه، مطابقه و جهت در این گونۀ زبانی بررسی و توصیف شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد دستگاه فعلیِ این گویش از سازوکارهای واژنحویِ مجزا و متنوعی برای نمایش تمایزاتِ مربوط به مقولاتِ پنجگانۀ بالا بهره میگیرد که از آن جمله میتوان به تمایز این گویش در کاربردِ واژهبستهای فاعلی، واژهبستهای عامل و کاربردِ ساختِ کُناییِ دوگانه در این گویش اشاره کرد. گردآوریِ دادههای زبانیِ این گویش بهشیوۀ مصاحبه (پرسش و پاسخ) و همچنین ضبط گفتار آزاد با پنج تن از گویشوران ساکن در این منطقه است که ازطریق گفتوگو با هشت مرد و هشت زن با میانگین سنیِ حدوداً پنجاهسالۀ کم/بیسواد بهدست آمده است.
گویش مُلکی,ساختواژۀ تصریفی,دستگاه فعلی,مقولات واژنحوی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7114.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7114_260d3c3d5b2e881defd86b6c7a56f237.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادبِ فارسی در حوزۀ موسیقی
223
244
FA
سجاد
صادق وند
0000-0002-4718-7015
گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
s.sadeqvand@gmail.com
قدرت الله
طاهری
دانشگاه شهید بهشتی
gh_taheri@sbu.ac.ir
وظیفۀ خطیرِ تعیینِ معادل و تصمیمگیری برای واژههای خارجی برعهدۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. بااینحال، تحقیقات گسترده و متنوعی در بابِ عملکرد فرهنگستان در حوزههای تخصصی صورت نپذیرفته است، در این اثر ۵۲۴ واژه که عملکرد یک دورۀ دوازده سالۀ فرهنگستان در حوزۀ موسیقی بوده، انتخاب شده است تا، با تشخیص روشهای استفادهشدۀ فرهنگستان، دربارۀ چراییِ استفاده از این روشها و روشهای کلیِ واژهگزینی در این حوزه بحث شود. فرهنگستان مجموعاً از ده روش برای واژهگزینی استفاده کرده است که بهترتیب، تعداد استفاده از هر روش به این شرح است: ۱) گرتهبرداری، ۲) انتخاب معادل از زبان فارسی، ۳) ترکیب، ۴) تجمیع واژههای مترادف، ۵) دورگهسازی، ۶) اشتقاق، ۷) قرضگیری مستقیم، ۸) بسط معنایی، ۹) استفاده از واژگان کهن، ۱۰) ادغام. نتایج تحقیق حاکی از آن است که<br /> <br /> <br />
واژهسازی,واژهگزینی,فرهنگستان زبان و ادب فارسی,موسیقی,زبان فارسی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7115.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7115_bde9fb7f65116fdcdf502a760faa2096.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
چشمانداز زبانی خیابان ولیعصر تهران: ارزیابی دوگانه شمال-جنوب
245
264
FA
علی
رضا قلی فامیان
دانشگاه پیام نور
famianali@yahoo.com
چشمانداز زبانی حوزهای در زبانشناسی اجتماعی است که به بررسی تمام نشانههای زبانیِ قابل مشاهده در یک محدودۀ جغرافیایی میپردازد. در این پژوهش، ابتدا خیابان ولیعصر تهران به سه ناحیه تقسیم شد: ناحیۀ یک (میدان تجریش تا تقاطع بزرگراه شهیدچمران)، ناحیۀ دو (میدان ونک تا تقاطع خیابان شهیدبهشتی) و ناحیۀ سه (میدان راهآهن تا میدان منیریه). سپس در هفتۀ پایانیِ اسفند 1395، از تمام نشانههای زبانی نواحی مذکور یادداشتبرداری و عکسبرداری شد. در مجموع، 3180 دادۀ زبانی (اعم از بنرهای بزرگ و آگهیهای بسیار کوچک) از محدوده مطالعۀ حاضر استخراج شد که از این میان، حدود 72 درصد در قالب الگوی یکزبانۀ فارسی میگنجند و 20 درصد در قالب الگوی دوزبانۀ فارسی-اروپایی جای میگیرند. الگوی یکزبانۀ اروپایی و الگوی دوزبانۀ اروپایی-فارسی نیز بهترتیب 7/5 درصد و 2/2 درصد از کل دادهها را به خود اختصاص میدهند. بنابراین، چشمانداز زبانیِ خیابان ولیعصر تهران بهطور عمده به زبان فارسی است، هرچند سهم نشانههای زبانیِ غیرفارسی در سه ناحیۀ پژوهش برابر نیست، بهطوری که در نواحی شمالیِ این خیابان، میزان استفاده از نشانههای زبانیِ غیرفارسی بیش از ناحیۀ جنوبی است و این امر دوگانۀ شمال-جنوب را که ناظر بر نوعی شکاف اقتصادی و اجتماعی است تقویت میکند. از این گذشته، تفاوت در شیوۀ انتقالِ پیام –برای مثال بازنمایی رویداد ملی نوروز- در چشمانداز زبانیِ نواحی شمالی و جنوبی این خیابان را نیز میتوان تقویتکنندۀ دوگانۀ شمال-جنوب دانست. درحالیکه در ناحیۀ 3 شاهد استفاده از پیامهای شادباش نوروری صرفاً به زبان فارسی هستیم، این قبیل پیامها در ناحیۀ 1 و 2 به زبانهای فارسی و البته انگلیسی هستند. تنوع زبانی و نیز صوری پیامهای تبریک سال نو نیز بهنوبۀ خود، دوگانۀ شمال-جنوبِ مطرحشده در این پژوهش را القا میکند. در بررسی دادهها بهتفکیک اصناف نیز مشخص شد که کنشگران برخی کسبو کارها مانند بوتیک، دکوراسیون داخلی و خدمات سفر از نشانههای زبانیِ غیرفارسی بیشتر استفاده میکنند.
چشمانداز زبانی,خیابان ولیعصر تهران,دوگانۀ شمال-جنوب,زبان فارسی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7181.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7181_8c6363cbfed9478125c5c5271f35e1a4.pdf
انجمن زبان شناسی ایران
زبان و زبانشناسی
23223847
15
30
2019
10
23
نقد و بررسی کتاب مبانی معناشناسی شناختی، آزیتا افراشی
267
283
FA
کامیار
جولایی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
kamyar582002@gmail.com
از شکلگیری زبانشناسیِ شناختی بهعنوان شاخهای مستقل در زبانشناسی در جهان، بیش از سه دهه و در زبانشناسی ایران بیش از یک دهه نمیگذرد، اما حجم آثاری که به زبان فارسی انتشار یافتهاند بسیار کمتر از مقیاس جهانی آن نسبت به بازۀ زمانی عنوان شده است، بهطوریکه کتابهای تألیف شده به زبان فارسی در این حوزه به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. پس از دو اثر راسخ مهند (1389) و روشن و اردبیلی (1392) که به بررسی مفاهیم و مقدمات زبانشناسیِ شناختی پرداختهاند، کتاب مبانی معناشناسی شناختی را میتوان تلاشی جدی در جهت توضیح و تبیین این علم به زبان فارسی دانست[1]. بعد از بیش از یک دهه گامبرداشتن در این عرصه، نیاز به وجود درسنامهای که بتواند بهطور منسجم به طرح مباحث معناشناسیشناختی بپردازد احساس میشد و کتاب حاضر تلاشی در این جهت بهشمار میآید. مقاله حاضر در خلال معرفی و نقد این کتاب، تلاش میکند تا خوانندگان را با برخی مفاهیم زبانشناسیِ شناختی و رویکردهای نوین بهاین حوزه از مطالعات آشنا سازد.<br /> <br />
مبانی معناشناسی شناختی,آزیتا افراشی,پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7116.html
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_7116_185c7eb08c4127f09ae68b29b862747b.pdf