کارکرد کلامیِ تقابل واژگانی در زبان فارسی

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

دانشگاه پیام نور

چکیده

کارکرد کلامیِ تقابل واژگانی برای نخستین‌بار در قالب انگارۀ نظریِ جونز (2002) مورد بررسی قرار گرفت، و هفت طبقۀ اصلی شامل کمکی، همپایه، ممیز، انتقالی، منفی، تفضیلی، و اصطلاح معرفی گردید. نگارندۀ مقالۀ حاضر کوشیده است، با تکیه بر طبقه‌بندیِ مذکور، برای نخستین‌بار و بر پایۀ رهیافتی پیکره- بنیاد، نقش و کارکرد کلامیِ تقابل را در پیکره‌ای طبیعی از زبان فارسی ارزیابی کند. به این منظور 1000 جملۀ شامل جفت‌واژه‌های متقابل از 16 متن مکتوب فارسی استخراج شد و نوع کارکردِ کلامیِ جفت‌واژه‌های هر جمله تشخیص داده شد. یافته‌ها نشان می‌دهد که از میان چهار مقولۀ واژگانیِ صفت، اسم، فعل و قید، مقولۀ صفت فراوانیِ بیشتری در تشکیل جفت‌واژه‌های متقابل دارد. همچنین، دو جفت‌واژۀ «چپ-راست» و «بالا-پایین» پربسامدترین جفت‌واژه‌های متقابلند. از سوی دیگر، اطلاعات آماریِ مربوط به نقش کلامیِ تقابل حاکی از آن است که برخلاف سه زبان انگلیسی، سوئدی و ژاپنی، که کارکرد کمکی در آنها پربسامدترین کارکردِ کلامی به‌شمار می‌آید، این جایگاه در زبان فارسی به کارکرد همپایه اختصاص دارد. فراوانیِ قابل‌ملاحظۀ کارکرد اصطلاح در زبان فارسی نشان می‌دهد که یکی از کارکردهای کلامیِ تقابلِ واژگانی در زبان فارسی، ساخت اصطلاح و ضرب‌المثل است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Discourse Function of Lexical Antonymy in Persian Language

نویسنده [English]

  • Ali RezaGholi Famian
چکیده [English]

Discourse function of lexical antonymy was initially introduced in Jones (2002). In that theoretical model, main classes of discourse functions were labeled as ancillary, coordinated, distinguished, transitive, negated, comparative and idiom. The present study attempted to examine the discourse function of antonymy across a natural corpus of Persian language. The corpus included 16 Persian texts from which 1000 sentences are extracted. Each sentence represents one antonymous pair. The findings show that from among four lexical categories, i.e. adjective, noun, verb and adverb, the adjective category outnumbers other categories in making antonymous pairs. Two Persian word-pairs ‘chap-rAst’ (left-right) and ‘bAlA-pA’in’ (up-down) proved to be the most frequent antonymous word pairs. The results showed that unlike English, Swedish and Japanese where the ancillary discourse function tops the function classes, in Persian the most frequent function is coordination. The high frequency of idiomatic function confirms the claim that a function of antnymy in Persian makes idioms and proverbs.

کلیدواژه‌ها [English]

  • antonymy
  • discourse function
  • ancilllary
  • coordinated
  • transitional

فایل پی دی اف را دریافت نمایید

آل‌احمد، جلال (1386). سه‌تار. تهران: انتشارات جامه‌دران.
باطنی، محمدرضا (1370). توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. تهران: امیرکبیر.
بهزادی، بهزاد (1383). فصلنامۀ بین‌المللی آذری (ویژه­نامه دربارۀ نگارش زبان آذربایجانی)، مهرماه.
پیرزاد، زویا (1380). چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، تهران: نشر مرکز.
تعلیمات اجتماعی چهارم، دورۀ ابتدایی (1392). تهران: آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران.
چکیدۀ مقالات نخستین همایش بین‌المللی گسترش زبان و ادبیات فارسی: چشم‌انداز، راهکارها و موانع (1390). به‌کوشش رضامراد صحرایی. شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی، دی‌ماه.
حسینی، محمد (1383). آبی‌تر از گناه. تهران:ققنوس.
روزنامۀ اطلاعات (1392). 4 اسفند.
سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی (1393). اندیشۀ اسلامی 2. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
شجاعی، سیدعلی (1386). ستاره‌هایی که خیلی دور نیستند. تهران: انتشارات کتاب نیستان.
صفوی، کورش (۱۳۹۰).درآمدی بر معنی‌شناسی. تهران: انتشارات سورۀ مهر.
لاینز، جان (1385).مقدمه‌ای بر معناشناسیِ زبانشناختی. ترجمۀ حسین واله. تهران: انتشارات گام نو.
لطف‌الله، داود (1386). قصه‌های شیرین کلیله و دمنه. تهران: پیدایش.
مجلۀخانوادۀ سبز (1392). س15، ش393 و 394، بهمن.
مجلۀ رادیو. ماهنامۀ علمی تخصصی صدای جمهوری اسلامی ایران (1388). ش46، تیرماه.
نشریۀ جغرافیا و برنامه‌ریزی دانشکدۀ علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز (1391). س15، ش41، بهار.
یوسفی، محمدرضا، و رقیه ابراهیمی‌ شهرآباد (1391).تضاد و انواع آن در زبان فارسی. دوفصلنامۀ علمی- پژوهشی فنون ادبی، دانشگاه اصفهان، س4، ش2 (پیاپی 7)، 154- 129.
 
Carter, R. (2002).Vocabulary: Applied Linguistic Perspectives. (2nd Edition). Routledge.
Clark, H.H. (1970). ‘Word Associations and Linguistic Theory’. in J. Lyons (ed.) New Horizons in Linguistics. London: Penguin.
Cruse, D. A. (1986). Lexical Semantics. Cambridge University Press.
Griffiths, P. (2006).An Introduction to English Semantics and Pragmatics. Edinburgh University Press.
Jones, S. (2002).Antonymy: A Corpus-based Perspective. Routledge.
Kagan, J. (1984). The Nature of the Child. New York: Basic Books.
Lakoff, G. & M. Johnson (1980). Metaphors We Live by. Chicago: University of Chicago Press.
Muehleisen, V.& M. Isono (2009). ‘Antonymous Adjectives in Japanese Discourse’.Journal of Pragmatics, 41, 2185-2203.
Murphy, M. L. (2003).Semantics Relations and the Lexicon. Cambridge: Cambridge University Press.
Murphy, M. L. & C. Paradis& C. Willers& S. Jones (2009). ‘Discourse Function of Antonymy: A Cross-linguistic Investigation of Swedish and English’. Journal of Pragmatics, Vol. 41 (11), 2159-2184.
Reimer, N. (2010). Introducing Semantics. Cambridge: Cambridge University Press.
Saeed, J. I. (2003). Semantics.(2nd Edition). Blackwell Publishing.