انجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122The Role of the Language and Science in Intensifying Environmental Crisis: An Ecolinguistic Perspectiveنقشِ زبانِ علم در تشدید بحران های محیطی از منظر زبان شناسیِ زیستمحیطی1261554FAشادی شاه ناصریدانشگاه اصفهانJournal Article20091205Following on from Chawla (1991) who seeks the root of all environmental crisis in language, the present paper first introduces ecolinguistics as a new area in recent linguistic studies, and then examines the inadequacies of the language of science in reflecting ecological events and phenomena att the two level of lexis and grammar.
For this purpose, a corpus was established containing sample articles in Persian journals concerning ecological issues, and later examined in terms of ecolinguistics. The qualitative and quantitative analyses revealed high frequency of scientific terms and euphemisems at the lexical level and of the passive and conditional structures at the grammatical level. The results also showed that personal pronouns and tense were covertly present in the scientific discourse of the corpus. بر سرِ راهِ درکِ انسان از واقعیاتِ جهانِ خارج، فیلترهایی وجود دارد که بی­شک زبان یکی از مهم­ترینِ آن­ها محسوب می­شود. به­عبارتی؛ زبان، ابزاری قدرتمند است که به درجاتی به تفکر، شناخت و درنهایت رفتار فرد در جامعه شکل می­دهد. از آن­رو است که چاولا (1991) ریشۀ بحران­های محیطِ زیست را در زبان می­یابد.
جستار حاضر ، برآن است تا ضمن معرفی زبان­شناسیِ زیست­محیطی به­عنوانِ یکی از جدیدترین حوزه­های مطالعاتی در عرصۀ مطالعاتِ نوینِ زبان­شناختی، نارسایی­های زبان علم را در نمودِ پدیده­ها و وقایعِ زیست­محیطی در دو سطحِ واژگانی و دستوری مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
از این­رو، نمونه مقالاتِ روزنامه­های فارسی­زبان در حوزه موضوعیِ محیطِ زیست انتخاب و درقالبِ انگارۀ زبان­شناسیِ زیست­محیطی بررسی شدند. تحلیل کمّی و کیفی داده­ها حاکی از بسامد بالای واژگانِ تخصصی و حُسن تعبیر درحوزۀ واژگانی و ساخت مجهول و شرطیِ غیرواقعی درحوزۀ دستوری داشتند مضاف براین­که دو مقولۀ ضمایر شخصی و زمان، در پیرنگِ گفتمانِ علمیِ نمونه­ها، نمودی پنهان نشان ­دادند.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1554_2e06b931eb83e884af57526b17057a4f.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122A Modular Approach to Parts of Speech in Persianرویکردِ حوزهای به اجزای کلام در فارسی27461555FAغلامحسین کریمی دوستاندانشگاه تهرانآرمان ذاکردانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20091205Persian dictionaries and grammar books do not agree on the parts of speech of a considerable number of lexical words including infinitives, predicative nouns and adjectives and light verbs of the language and this may cause problems for the learners and the researchers of this language. In the modular grammar approach, language is divided into independent modules which may not correspond in some lexical entries. Based on a study in which words were chosen from Persian dictionaries, books and journals which considered mismatching words, the present paper argues that it is possible to account for the mismatching behaviors of the above groups of Persian words in the framework of modular grammar and terminate the disagreements on the parts of speech of these words. در فرهنگها و کتابهای دستور زبان فارسی در مورد مقولۀ واژگانیِ تعدادِ قابلِ توجهی از واژههای این زبان از جمله مصادر، اسامی و صفاتِ گزارهای و افعالِ همکرد، اتفاقِ نظر وجود ندارد و این امر میتواند باعثِ پدید آمدنِ مشکلاتی برای زبانآموزان و محققانِ این زبان شود. در نظریۀ دستورِ حوزهای، زبان به حوزههای مستقلی تقسیم میشود و این حوزهها ممکن است در برخی از مدخلهای واژهها با هم تطابق نداشته باشند. در این مقاله با جمعآوریِ واژهها از واژهنامههای معتبر فارسی، کتابها و مطبوعاتِ فارسیزبان، ضمنِ پرداختن به ناهمگونیِ واژههای مذکور ازنظر مقولهبندیِ واژگانی، نشان میدهیم که در چهارچوبِ نظریۀ دستورِ حوزهای میتوان عللِ ناهمگونیِ برخی از واژههای زبان فارسی را توضیح داد و به اختلافنظر پایان داد.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1555_16cbcaed62908cff4fcb8d31aa8fee77.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122A Comparative study of Non-observance of Gricean Maxims in one Persian and one English playبررسی مقایسه ای میزانِ عدمِ تحققِ قواعدِ اصلِ مشارکتِ گرایس در یک نمایشنامۀ فارسی و یک نمایشنامۀ انگلیسی47681556FAشهلا شریفیدانشگاه فردوسی مشهدساناز علیپوردانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20091205After surveying the theoretical foundation of Grice<sup>,</sup>s co-operative principle on the base of meaning and intention in this research, it is tried to analyze two conversational texts(one Persian and one English Play)by adopting analytic- descriptive method and resorting to the maxims that Grice had proposed for exchanging efficient information among participants in a language interaction. First we will refer to the ways we can use not to observe the maxims. Then we draw some tables which are included the distribution of non- observance of Gricean Maxims in both plays. We also refer to ways and intentions which may cause breaking those maxims. At the end we examine differences between non- observance of maxims in these two texts and give some explanations for possible reasons of these differences. The result of this research can be used for teaching the Persian and English languages, as a second language, as well as for translating Persian into English and vice versa در این مقاله در چارچوب مبانی نظری فرضیۀ مشارکتِ گرایس [1]که مبتنی بر منظور و معناست، سعی شده است با اتخاذ روش تحلیلی ـ توصیفی، به تجزیه­وتحلیلِ دو متنِ محاورهای(یک نمایشنامه به زبان فارسی و یک نمایشنامه به زبان انگلیسی) پرداخته شود و با ارائه جداول توزیعِ فراوانیِ عدمِ تحققِ هریک از قواعدِ اصولِ مشارکت میزان تخطی از هر قاعده مشخص و همچنین به روشها و انگیزههایی که سببِ تحقق­نیافتنِ این قواعد در هرکدام از نمایشنامه­ها می­شود اشاره شود. درنهایت نتایجِ کمّی و کیفیِ حاصل از بررسیِ این دو نمایشنامه با هم مقایسه شده است تا تفاوت­هاو شباهت­هایی را که این­دو به­لحاظِ عدمِ رعایتِ قواعدِ اصلِ مشارکتِ گرایس و دلایل و انگیزه­های آن دارند مشخص شود. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که بین نحوه رعایت و عدم رعایت قاعده­های اصل مشارکت بین سخنگویان فارسی­زبان و انگلیسی­زبان تفاوتهای معناداری وجود دارد که از تفاوتهای فرهنگی موجود در جوامع مذکور نشأت می­­گیرد. نتایج این تحقیق می تواند هم در آموزشِ زبان فارسی و انگلیسی به­عنوان زبانِ دوم و هم در امر ترجمه از فارسی به انگلیسی یا بالعکس مورد استفاده قرار گیرد.
<br clear="all" />
[1]. Grice's co- operative principlehttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1556_e7d0f7263a8b0a7ad9ea58b304672c85.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122The Analysis of Persian Preposition /az/ within the framework of Cognitive Semantics and Comparing it with the Traditional Approachبررسیِ حرفِ اضافۀ (از) در چارچوب معناشناسیِ شناختی و مقایسۀ آن با رویکردِ سنتی69801557FAارسلان گلفامدانشگاه تربیت مدرسمصطفی عاصیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیفردوس آقاگل زادهدانشگاه تربیت مدرسفاطمه یوسفی راددانشگاه پیام نورJournal Article20091205This paper, argues that the common practice used in traditional Persian grammar books concerning prepositions, and in this special case the preposition /az/, of presenting a long list of meanings with no mention of the relationship among different meanings of each preposition is not adequate. The more adequate way, introduced in this paper, is presenting a family resemblance semantic network, based on a prototype. This method shows the conceptual relations among the senses and therefore refutes the common assumption that the meanings of prepositions are quite arbitrary.در این پژوهش در بر آنیم که نشان دهیم روشِ متعارفِ کتاب­های دستورِ زبانِ فارسی در ارائۀ معانیِ حروفِ اضافۀ زبانِ فارسی، تنها محدود به فهرست کردن کاربردهای آنهاست بدونِ آن­که از ارتباط میان آن­ها و برانگیختگیِ معانی گفتگویی به ­میان آید. این پژوهش روشِ کفایت­مندتر را معرفی می­کند که بر پایه یک شبکۀ معنایی مبتنی بر شباهت­های خانوادگیِ نوعِ نخست­محور شکل گرفته است و روابطِ مفهومیِ میان این معانی را نیز ظاهر می­سازد. در نتیجه این تصور را که معانیِ حروف اضافه کاملا دلبخواهی هستند، رد می­کندhttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1557_b9c2340bce877237059079b49f3c014f.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122A Study of Sociolinguistic variables of Persian in Nehbandani Dialect: Consonantsبررسی متغیرهای اجتماعی- زبانیِ فارسی در گویشِ نهبندانی: همخوانها711141558FAعباسعلی آهنگردانشگاه سیستان و بلوچستانمحبوبه شاهسوارکارشناس ارشد زبانشناسی همگانی دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20091205This article aims at exploring the relation between social variables, including gender, age and education, with Persian linguistic (consonant) variables occurring in the speech of Nehbandani dialect speakers. The relevant linguistic variables were extracted from the speech of 24 qualified (adolescent, young and adult) informants. The findings of this study show that education, in the case of some linguistic variables, does not cause a decline in the use of non-standard forms and it just plays a significant role in differentiating the speech of literate and no-literate adults. It is also observed that, in employing some of linguistic variables, the men’s speech is more standard than women’s. Furthermore, in cases where the speech of women being more standard than that of men, their speech differences are trifling and the role of age is not distinctive. The increase in the age of the adolescents having literate parents and literate adults correlates with the increase in the use of standard linguistic forms. In adolescent groups, in half of the linguistic variables studied, the gender does not make a distinction between the speech of boys and that of girls.این مقاله به بررسیِ رابطۀ متغیرهای اجتماعی همچون جنسیت، سن و تحصیلات با متغیرهای زبانیِ(همخوانی) زبان فارسی در گفتار گویشورانِ نهبندانی میپردازد. متغیرهای زبانیِ مربوط از گفتارِ 24 گویشورِ نوجوان، جوان و مسنِ واجدِ شرایط استخراج گردید. نتایجِ این پژوهش نشان میدهد که تحصیلات در برخیاز متغیرها باعثِ کاهشِ استفاده از صورتهای غیرمعیار نشده است و نقشِ تحصیلات بهعنوانِ یک متغیر اجتماعی تنها در تمایزِ گفتارِ گویشورانِ مسنِ باسواد و بیسواد مشهود است. همچنین، در این گویش، در برخی متغیرها مشاهده شده است که گفتارِ گویشورانِ مرد به گونۀ معیار نزدیکتر است. بهعلاوه، در بیشترِ موارد نیز درصورتِ نزدیک تر بودنِ گفتارِ زنان به گونه معیار، اختلافِ گفتارِ آنها با مردان ناچیز بوده است و عاملِ جنسیت نقشِ تمایزدهندهای نداشته است. افزایش سن در گروه نوجوانانِ دارای والدینِ باسواد و گویشورانِ مسنِ باسواد با افزایشِ استفاده از صورتهای معیار همراه است. در گروهِ نوجوانان در نیمی از متغیرهای زبانیِ موردِ مطالعه، جنسیت نقشی در تمایزِ گفتار نداشته است.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1558_6bbc9f08f8487d2fd7a223e550c2baae.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122lexical collocation in Molana's poetry and prose in the framework of functionalismبررسی باهمآیی واژگانی در آثار منظوم و منثور مولانا در چارچوب نظریۀ نقشگرایی1151341559FAسید علی میر عمادیدانشگاه علامه طباطباییمهناز کربلائی صادقدانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد علوم وتحقیقات تهرانJournal Article20091205Molana’s works are considered as one of the most prominent ones in Persian literature. As our most prominent classic literature figure dynamic, great imagination, he creates the most beautiful, mystical imaginations in the wide range of unique arrangement of words and diversified poetic depictions.
Thus, the works of this famous figure can be scientifically reviewed as a considerable discussion of different linguistic approaches and literary critic. Therefore, with the purpose of reviewing effectiveness of collocations as a well-known linguistic subject in today’s linguistics, we intend to review the effectiveness of this subject in the literature and description and clarification of different types of it in the selected works of Molana including “The six Books of Masnawi”, “Fih ma Fih” in this article.<span lang="FA" dir="RTL">در این مقاله نگارندگان باتوجه به ارتباطِ نزدیکِ زبانشناسی و ادبیات ازیکسو و نیز کارآیی</span><span lang="FA" dir="RTL">دستاوردهای زبانشناختی در زمینه شناخت و فهمِ بهترِ متونِ ادبیِ کلاسیک از سوی دیگر ، نظیر آثار مولانا ، ابتدا با مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه باهم­آیی(ترکیبهای واژگانی) از رویکردهای مختلفِ معنایی، ساختواژی و نحوی از سوی زبان­شناسان غیر ایرانی و ایرانی ، به بررسیِ دادهای تحقیق میپردازند. شایانِ ذکر است که محورِ اصلی در این پژوهش بررسیِ ترکیبهای باهمآیی و ساختارِ دستوریِ آنها در این آثار بزرگِ ادبِ فارسی و سپس بررسی میزانِ کارآیی و کاربردِ آنها در فارسیِ امروز و شناختِ نوآوریهای مولانا در زمینۀ باهمآیی است. در این راستا، روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی- تحلیلی است. به این منظور ابتدا، باهم­آیی­های موجود در شش دفتر مثنوی معنوی و کتاب فیه مافیه مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفتند و سپس این داده­ها با باهم­آیی­های مورد کاربرد در فارسی امروز مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج تحقیق نشان می­دهند در فارسی امروز ، باهم­آیی­های صفتی و سپس باهم­آیی­های عطفی با بیشترین بسامدِ وقوع از بیشترین کارآیی برخوردارند. اما، در آثار مولانا الگویِ غالب در ساختِ باهم­آیی­ها، ترکیب­های مفعولی بوده است که این خود تغییر در الگوی ساختاری این ترکیب­های واژگانی را نشان می­دهد</span>https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1559_745ebf663080ed5f2d94c05dad8a19c9.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122A Review of Lexicon in MT Systemsنگاهی به مسأله واژگان در ماشین ترجمه1351501560FAآرزو مولوی وردنجانیدانشگاه آزاد اسلامی- واحد امیدیهJournal Article20091205Understanding how human mind access mental lexicon, and being aware of knowledge representation mechanism, would help us a great deal to design natural language processing systems. This research seeks to investigate the lexicon in machine translation (MT) systems, and then to propose a representation system for its lexicon using concepts and relation links between them, which can be utilized to enhance the efficiency of MT systems. Finally, the performance of this mechanism is illustrated through conceptual graphs.دریافتِ چگونگیِ دسترسیِ ذهنِ انسان به عناصرِ واژگانیِ ذخیره در واژگانِ ذهنی و آگاهی از شیوۀ بازنماییِ دانش کمک زیادی به طراحی سیستم­های پردازشِ زبانِ طبیعی می کند. در این مقاله سعی شده است تا پس­از بررسیِ مسألۀ واژگان در ماشینِ ترجمه، با استفاده از شیوۀ بازنماییِ مفهومیِ نوعی سیستمِ بازنماییِ واژگان به­کمکِ مفاهیم و روابط پیشنهاد شود که می­تواند جهتِ بهبودِ عمل­کردِ ماشینِ ترجمه به­کار رود. درنهایت عمل­کردِ این شیوه در زمینۀ رفعِ ابهامِ واژگانی، در قالبِ نمودارهای مفهومی، نشان داده شده است.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1560_0d3e32f53c3073fe174f3cc7236dc87a.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122A Manichaean parable on the sinfulness of mourningتمثیلی مانوی در نکوهشِ مویه و زاری به سوگِ درگذشتگان1511651561FAامید بهبهانیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20091205This essay is a comparative study of two Manichaean texts in Middle Persian and Parthian languages. The Middle Persian text is a parable on the sinfulness of mourning and the harm it will inflict on the soul of the recently deceased. The Parthian one is about an incident in one of Mani's travels. This text, which has been categorized as an historical text somehow coincides with the first text and, apparently, the same characters are involved in both of them. In fact, these two texts complete each other. In this article, along with a linguistic study of the texts, the cultural roots of the "sin of wailing" in the Manichaean religion are examined.گفتارِ حاضر نتیجۀ تأملی بر دو متن، از متنهای مانوی به زبانهای پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی)[1] است. متنِ نخست به زبانِ پارسی میانه، تمثیلی دربارۀ گناهِ مویه و زاری، و آزاری است که دراثرِ آن به روحِ مرده میرسد. متن دوم به زبانِ پارتی، و دربارۀ رویدادی در یکی از سفرهای مانی است. این متن که در گروهبندیِ متنهای تاریخی قرار دارد، بهنوعی با متنِ تمثیلیِ نخستین درارتباط است و ظاهراً شخصیتهای واحدی در این دو متنِ متفاوت مطرح میشوند. بهاینترتیب، این متنها بهگونهای یکدیگر را کامل میکنند. در این گفتار، ضمنِ بررسیِ زبانشناختیِ دو متن، به بررسی ریشههای فرهنگیِ آیینِ سوگواری در مانویت نیز پرداخته میشود.
<br clear="all" />
[1]. در این مقاله نامِ پارتی را، که کوتاهتر است، برای زبانِ پهلوی اشکانی بهکار بردهام.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1561_2990966ef6650d90a513228909202b58.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122no English titleزبانِ فارسی و رایانه: برگزیدۀ مقالات (2 جلد)، بهکوششِ: حسین صامتی و محمود بیجنخان، سازمانِ مطالعه و تدوینِ کتبِ علومِ انسانیِ دانشگاهها (سمت)، 1389، 1266 صفحه1691801562FAصدیقه مرادی---Journal Article20150805ما در زمانهای زندگی میکنیم که اطلاعات از هر سو به سمتمان روانه است: سپهری از اطلاعات. بخشِ عمدۀ این اطلاعات در قالبِ زبانِ طبیعی است و ازطریقِ رایانهها به ما میرسد. بهمنظورِ دسترسی به این دانشِ ذخیرهشده و همچنین، ایجادِ میاناهای[1]انسان- ماشین، پردازشِ زبانِ طبیعی، در جامعۀ اطلاعاتیِ چندزبانۀ امروزی، نقشِ پررنگتری یافته است. برنامههای تصحیحِ دستور و املای کلمات، بازیابیِ اطلاعات در پایگاههای داده و ترجمه از زبانی به زبانِ دیگر از پرفروشترین برنامههای پردازشیِ زباناند. موفقیت این نرمافزارها تخیل فرد را پروار میکند، اما باید پذیرفت که این برنامهها همچنان ازنظرِ هوش و کارآمدی، کمبودهای اساسی دارند. در واقع، هدفِ جاهطلبانۀ انسان برای ایجادِ نرمافزارِ تولید و درکِ عمیقِ زبانِ طبیعی، که ابزاری قوی برای ترجمۀ خودکار و ارتباطِ دوسویۀ ماشین و انسان گردد، همچنان دور از دسترس می­نماید. بهنظر میرسد برای حلِ مسائلِ همچنان مکتومِ این زمینهها باید به علومِ پایه، و دراینمورد، علمِ زبانشناسی، توسل جست. مسائلِ زبانشناختیِ فارسی، از دیدگاهِ نظری، پیشینه و رشدِ قابلِ توجهی دارند، اما پردازشِ رایانهایِ آنها قدمتِ چندانی ندارد. شاید زمانِ آن رسیده باشد که با بسترسازی و ارائۀ گستردهترِ محتوای تولیدی، پردازشِ زبانِ فارسی را جدیتر بگیریم. کتابِ "زبانِ فارسی و رایانه" نگاهی دوجانبه، زبانشناختی و رایانشی، به مسائلِ مربوط به پردازشِ زبانِ فارسی دارد.
<br clear="all" />
[1]. interfacehttps://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1562_d679daeef5eb7345fa21680aee13a29c.pdfانجمن زبان شناسی ایرانزبان و زبانشناسی2322384751020091122Language and Globalizationزبان و جهانی شدن ، نورمن فرکلاف ، انتشارات روتلیج، 2006، دو+ 186صفحه1811861563FAگلرخ سعیدنیادکترای زبانش شناسی همگانیJournal Article20091205زبان به باور فرکلاف این قدرت را دارد که به اهداف سیاسی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شکل دهد، تغییرات این روندها را نشان دهد و خود به گونه ای عامل این تغییرات شود. امروزه سیاستمداران غربی در سخنان خود به فرآیند "جهانی شدن" اشاره بسیار دارند، و آن را پدیده ای ضروری می دانند که به هرحال اتفاق می افتد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی با روش های تحلیلی خود می تواند روابط قدرت پنهان در این نوع گفتمان ها را آشکار سازد و توازن نوینی را که در جهان اقتصادی/سیاسی به وجود آمده، مورد بررسی قرار دهد. هم اکنون چند تحلیل گر به پردازش فرآیند جهانی شدن در قالب کتاب و مقاله همت گماشته اند که از آن میان می توان به کتاب <em>زبان و جهانی شدن</em> اثر زبان شناس برجسته نورمن فرکلاف اشاره کرد. پیش از این از او کتاب های <em>زبان و قدرت</em>(1989)، <em>گفتمان و تغییرات اجتماعی</em> (1992) و کتاب گفتمان رسانه ای(1995) به چاپ رسیده است. هر چند که از انتشار کتاب <em>زبان و قدرت </em>نزدیک<em> </em>به دو دهه گذشته است، باید توجه داشت که در آن دوران پدیدة جهانی شدن مانند امروز در دستور کار تحلیل گران قرار نگرفته بود.https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1563_7c92a18f274ec104314f7892d64f6498.pdf