ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فرایندهای واژهسازی در شعر نو، شعر مدرن وشعر پستمدرن: مطالعۀ موردی نیما، شاملو و براهنی
پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای واژهسازی در نمونههایی از اشعار نیما، شاملو و براهنی بهعنوان پیشگامان شعر نو، مدرن و پستمدرن میپردازد. واژههای حاصل از انواع فرایندهای واژهسازی، و نیز واژههایی که ویژۀ زبانِ این شاعران بودند شمارش شدند. یافتههای این پژوهش نشان داد که در شعر نیما فرایند ترکیب با 57.97%، در شعر شاملو فرایند اشتقاق با 46.92% و در شعر براهنی هر دو فرایند با 38.27% پرکاربردترین فرایندهای واژهسازی هستند. در شعر نیما 23.71%، در شعر شاملو 36.61% و در شعر براهنی 22.5% از مجموع واژهها متعلق به زبانِ شعر آنان است و به این ترتیب واژهسازی در شعر مدرن شاملو بیشتر از شعر نوی نیما و شعر پستمدرن براهنی است. علاوهبراین، تنوع واژگانی در شعر شاملو بیشتر است، از مجموع واژههای ویژۀ شعرِ او 20% اسم، 53.07% صفت و 26.92% قیدند، درحالیکه 76.81% از واژههای ویژۀ شعر نیما و 64.19% از واژههای ویژۀ شعر براهنی، یعنی بخش عمدهای از مجموع واژهها، صفتاند و با توجه به ویژگیهای سبکیِ شعر نو، شعر مدرن و شعر پست مدرن، میتوان گفت که این تفاوت نتیجۀ تفاوت نگرش این سه شاعر است، یعنی در حالی که برای نیما و براهنی کنشگر کانون توجه است، شاملو به کنش و ویژگیهای آن نیز توجه ویژه دارد.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1583_ca839abe9cf1b5824f7155373baffc11.pdf
2013-11-22
1
15
واژهسازی
ترکیب
اشتقاق
نیما یوشیج
احمد شاملو
رضا براهنی
فریبا
قطره
f_ghatreh@yahoo.com
1
دانشگاه الزهرا
AUTHOR
هاجر
آقاابراهیمی
2
دانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی، دانشگاه الزهرا
AUTHOR
براهنی، رضا (1374). خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم. تهران: مرکز.
1
تسلیمی، علی (1388). نقد ادبی (نظریههای ادبی و کاربرد آنها در ادبیات فارسی). تهران: کتاب آمه.
2
رهنما، تورج (1379). شعر، رهایی است. تهران: ققنوس.
3
شاملو، احمد (1390). گزینۀ اشعار. تهران: مروارید.
4
شقاقی، ویدا (1386). مبانی صرف. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
5
شمیسا، سیروس (1381). سبکشناسیِ شعر. تهران: انتشارات فردوس.
6
طاهباز، سیروس (1375). مجموعۀ کامل اشعار نیما یوشیج. تهران: نگاه.
7
یاحقی، محمدجعفر (1380). جویبار لحظهها. تهران: جامی.
8
Beard, R. (1998). “Derivation”. In: Andrew Spencer and Arnold M. Zwicky )eds.).the handbook of Morphology. Oxford: Blackwell, 66-88.
9
Booij, G. (2007). The Grammar of Words: An Introduction to Linguistic Morphology, 2nd ed. Oxford: Oxford University Press.
10
Katamba, F. and Stonham, J. (2006).Morphology, 2nded.Houndmills: MacMillan.
11
Hassan, I. (1987). Toward a Concept of Postmodernism.available at:
12
http://www.mariabuszek.com/kcai/PoMoSeminar/Readings/HssnPoMo.pdf.
13
ORIGINAL_ARTICLE
سببیسازی بهعنوان فرایند تغییر ظرفیت در زبان کردی
نظریۀ ظرفیت، واژگان، از جمله افعال، را بر اساس نوع وابستههای همراهِ آنها در جمله، دارای ظرفیت میپندارد. در هر زبان فرایندهای مشخصی، از طریق تعداد متممهای نحوی در یک بند و یا بهوسیلۀ تغییر نقشهای معنایی موضوعهای یک محمول، باعث تغییر در ظرفیت فعل میشوند. در این مقاله سعی شده است تا با اتخاذ چارچوب نظریۀ ظرفیت، به تجزیه و تحلیل ساختهای سببی در زبان کردیِ سورانی پرداخته شود. جملهها و دادهها ابتدا از متونِ مکتوب و گفتار عادیِ گویشوران استخراج و سپس، جهت توصیف و تحلیل، طبقهبندی شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پایان نتیجه گرفتیم که سببیسازی ازجمله فرایندهای افزایشِ ظرفیت است، که باعث تغییر نوع و تعداد وابستههای فعل در جمله، در زبان کردیِ سورانی میشود.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1585_959837ba1e8ec5f837091506cea1fcc6.pdf
2013-11-22
15
38
سببیسازی
نظریۀ ظرفیت
زبان کردی
تغییر ظرفیت
ابراهیم
بدخشان
ebadakhshan@uok.ac.ir
1
دانشگاه کردستان
AUTHOR
کورش
قدمی
2
کارشناس ارشد زبانشناسی دانشگاه کردستان
AUTHOR
اشمیت، رودیگر (1383). راهنمای زبانهای ایرانی. ترجمۀ حسن رضایی باغبیدی و همکاران. ج 2، تهران: انتشارات ققنوس.
1
دبیرمقدم، محمد (1388). پژوهشهای زبانشناختی فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
2
رهحمانی، مهنسوور (2010). «کۆمهڵه وتار»، سلێمانی، مهڵبهندی رۆشنبیری ههورامان.
3
Allerton, D. J. (1982). Valency and the English Verb. London: Academic Press.
4
Alsina, A. (1992) . “On the argument structure of causatives”. LI 23, 517–555.
5
Baker, M. (1988). Incorporation: A theory of grammatical function changing. Chicago, IL: The University of Chicago Press.
6
Burzio, L. (1986). Italian syntax: A government and binding approach. Dordrecht: Reidel.
7
Comrie, B. (1976) . “The syntax of causative constructions: cross-language similarities and divergences”. In Masayoshi Shibatani (ed.): Syntax and semantics 6: the grammar of causative constructions, 261-312. New York: Academic Press.
8
Comrie, B. (1989). Language universals and linguistic typology. 2nd ed. Oxford: Blackwell.
9
Cooreman, A. (1994). “A functional typology of antipassives”. In Voice: Form and function. Barbara Fox and Paul Hopper (eds.), 49–88. Philadelphia, PA: John Benjamins.
10
Croft, W. (1993). “Voice: Beyond control and affectedness”. In Voice-Form and Function, Barbara Fox and Paul Hopper (eds.), 89–118. Amsterdam/Philadelphia, PA: John Benjamins.
11
Dixon, R. M. W. and A. Y. Aikhenvald (2000 .(Changing valency. ed. by R. M. W. Dixon and Alexandra Y. Aikhenvald. Cambridge, MA: Cambridge University Press.
12
Dixon, R. M. W. (2000). “A typology of causatives: form, syntax and meaning”. In: Dixon R. M. W. & A. Y. Aikhenvald (eds.) changing valency, 30-83. Cambridge: Cambridge University Press.
13
Falk, Y. N. (1991) . “Causativization”. Journal of Linguistics, 27, 55–79.
14
Gibson, J. (1980). Clause union in Chamorro and universal grammar. Ph.D. dissertation. University of California at San Diego.
15
Helbig G. and W. Schenkel (1973.( Wörterbuch zur Valenz und Distribution deutscher Verben, VEB Verlag Enzyklopädie. second edition. Leipzig.
16
Marantz, A. (1984). On the nature of grammatical relations. Cambridge, MA: MIT press.
17
Palmer, F. R. (1994). Grammatical Roles and Relations. Cambridge: Cambridge University Press.
18
Porter, N. ed. )1996([1913]. Webster's Revised Unabridged Dictionary. Springeld, MA: C. & G. Merriam Co. Available through: www.dictionary.com.
19
Tesnière, L. (1959.( Élements de syntaxe structural. Editions Klincksieck, Paris.
20
Zubizarreta, M. L. (1985)." The relation between morphophonology and morphosyntax: The case of Romance causatives”. LI 16, 247-289.
21
ORIGINAL_ARTICLE
بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی براساس مدل اجتماعی-معنایی فان لیوون
تحلیل انتقادی گفتمان با واردکردن مفاهیم قدرت و ایدئولوژی به واکاوی روابط نابرابر قدرت و رمزگشایی ایدئولوژیهای پنهانشده در متنها میپردازد. در این پژوهش بر اساس مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی فان لیوون (2008) و از طریق تحلیل ﻣﺆلفههای گفتمانمدار در متنهای مربوط به سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی، چگونگی بازنمایی کنشگران اجتماعی و ارجاعهای بهکاررفته در گفتمان سیاست خارجیِ او بررسی میشود، تا از این رهگذر نشان داده شود که چگونه این بازنماییها در راستای برجستهسازی و حاشیهرانی مفاهیم دلخواه و غیردلخواه بهکارگرفته میشوند. نتایج نشان میدهد که بازنماییِ کنشگرانِ اجتماعی، در متنهای سیاست خارجیِ شاه، با استفاده از ارجاعهای مختلف و متناسب با هدف و قصدی که وی دنبال میکند، صورت میپذیرد. هویتهای "خودی" غالباً به صورت مثبت و فعال بازنمایی میشوند، درحالیکه هویتهای "دیگری" به صورت منفی بازنمایی میشوند. همچنین نتایج نشان میدهد که شاه برای ارجاع به هویتهای "خودی" بیشتر از ﻣﺆلفۀ پیونددهی و هویتدهی رابطهای استفاده میکند و برای ارجاع به هویتهای "دیگری"ﻣﺆلفۀ ارزشگذاری را بیشتر بهکار میگیرد.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1586_cc9269220fb6af659e891d3fe14e87f0.pdf
2013-11-22
39
64
کنشگران اجتماعی
محمدرضا پهلوی
سیاست خارجی
برجستهسازی
حاشیهرانی
هما
اسدی
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه الزهرا (س)
AUTHOR
فرهاد
ساسانی
fsasani49@gmail.com
2
دانشگاه الزهرا (س)
AUTHOR
ادیبزاده، مجید (1387).زبان، گفتمان و سیاست خارجیِ دیالکتیک بازنمایی از غرب در جهان نمادین ایرانی. تهران: اختران.
1
پهلوی، محمدرضا (بی تا).مجموعۀ تألیفات، نطقها، پیامها، مصاحبهها و بیانات اعلیحضرت آریامهرشاهنشاه ایران. جلد1 تا 11.بیجا.
2
ساسانی، فرهاد (1389). معناکاوی: بهسوی نشانهشناسی اجتماعی. تهران: نشر علم.
3
مهدوی، عبدالرضا (1386). سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی. تهران: نشر پیکان.
4
Fowler, Roger (1991). Language in the News; Discourse and Ideology in the Press. London/ New York: Routledge.
5
Gasiorowski, Mark (1990). "Security relation between the United StatesandIran, 1953-1978", in Neither East Nor West: Iran, the Soviet Union, and the United States. ed. Nikki R. Keddie & Mark J. Gasiorowski, New Haven & London: Yale University.
6
Halliday, M. A. K. (1994) .An Introduction to Functional Grammar. London: Arnold.
7
Halliday, M. A. K. and Christian Matthiessen (2004). An Introduction to Functional Grammar. London: Arnold.
8
Herrmann, Richard (1990). "The role of Iran in Soviet perception andpolicy, 1946-1988". in Neither East Nor West: Iran, the Soviet Union, and the United States. ed. Nikki R. Keddie and Mark J. Gasiorowski. New Haven & London: Yale University.
9
Keddie, Nikki (2003). Modern Iran: Roots and Results of Revolution. New Haven & London: Yale University Press.
10
Ramazani, Rouhollah (1975). Iran's Foreign Policy: A study of Foreign Policy in Modernizing Nations. Sharllotes Vill: University Press of Virginia.
11
Van Dijk, Teun (1993)."Principle of critical discourse analysis" in Discourse & Society, Vol. 4(2),249-283. London/ Newbury Park / New Delhi: Sage,249- 283.
12
Van Dijk, Teun (1998).Ideology: A Multidisciplinary Approach. London: Sage.
13
Van Leeuween, Theo (2008). Discourse and Practice: New Tools for Critical Discourse Analysis. Oxford: Oxford University Press.
14
Wodak, Ruth and Michael Meyer(2009). "Critical discourse analysis: History, agenda, theory and methodology.in "Methods of Critical Discourse Analysis. ed. Ruth Wodak and Michael Meyer. London: Sage, 1-32.
15
ORIGINAL_ARTICLE
نظام آوایی زبان فارسی در آینة آمار
در پژوهش حاضر، با تحلیل آماریِ ویژگیهای واجیِ موجود در 54391 واژة فارسی، کوشیدهایم تا جنبههایی از سازوکار نظام آوایی زبان فارسی را با زبان آمار بیان کنیم. جنبههای واجی-آماریِ موجود در واژگان (ذهنی) فارسیزبانها، که در این تحقیق به آن پرداختهایم، مواردی مانند الگوی تکیة واژه در زبان فارسی، هجا و تعداد هجا در واژة فارسی، واجآراییِ واژههای فارسی، بسامد طبقات طبیعی واجی در کل دادهها، بسامد طبقات طبیعی واجی در درون هجا، واجآراییِ خوشههای همخوانی، هجای بینشان و بهینه در زبان، فراوانی واجها در زبان فارسی و مسائل مشابه را دربرمیگیرد. در انتخاب واژهها، ابتدا یک پیکرة متنی ده میلیون کلمهای مورد تجزیة ساختواژی قرار گرفت و در ادامه با حذف صورتکلمهها و نیز کلمات خارجی فهرست واژهها به دست آمد و سپس این فهرست با فرهنگ معاصر فارسی امروز مقابله شد و مدخلهای جدید با بسامد 1 به فهرست واژگان اضافه شد و سپس کل واژهها از نظر اطلاعات واجی فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق واجی-آماری از یک سو مؤید اصول و مفاهیم واجشناختی مانند طبقة طبیعی واجی، فرایندهای واجی، ساختمان سلسلهمراتبیِ هجا و غیره است و از طرف دیگر بسامد واجها و زنجیرههای واجی را بازگو میکند، که در نتیجة آن پیوستار بینشانی و نشانداری در نظام آوایی زبان مشخص میشود.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1587_1195a257056b91ce0863f481a719170f.pdf
2013-11-22
65
90
تحلیل واجی- آماری
نظام آوایی
واژگان
واجآرایی
زبان فارسی
محرم
اسلامی
meslami@znu.ac.ir
1
دانشگاه زنجان
AUTHOR
افشین
رحیمی
2
دانشجوی دکتری رشتة علوم کامپیوتر، دانشگاه ملبورن
AUTHOR
سودابه
اسلامی
3
دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه الزهرا
AUTHOR
احمدی، مهدی و محمود بیجنخان. (1389). «خوشههای صامت پایانی در فارسی میانه و فارسی نو: قیاسی با سنجة محدودیت توالی رسایی». مجلة پژوهشهای زبانشناسی. س 2 ، ش 2، 35-13.
1
اسلامی، محرم، مسعود شریفی آتشگاه، صدیقه علیزاده لمجیری، و طاهره زندی. ( ۱۳۸۳). «واژگان زایای زبان فارسی». مجموعه مقالات اولین کارگاه پژوهشی زبان فارسی و رایانه. تهران: دانشگاه تهران، 6-12.
2
اسلامی، محرم و محمود بیجنخان. (1384). «واژهگزینی و واجآرایی»،.علی کافی (گردآورنده)، مجموعه مقالات دومین هماندیشی واژهگزینی و اصطلاحشناسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. 448-430.
3
اسلامی، محرم. (1388). «تکیة کلمه در زبان فارسی»، دوفصلنامة پردازش علائم و دادهها. س 6، ش 1، پیاپی 11، 12-3.
4
اسلامی، محرم و صدیقه علیزاده لمجیری. (1388). «ساختار تصریفی کلمه در زبان فارسی». دوفصلنامة زبان و ادب فارسی. نشریة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، سال 52، مسلسل 211، 81-1.
5
اسلامی، محرم و سمانه ابهری و صفورا فداییزاده. (1390). «واژهگزینی و دانش زبانی». نامة فرهنگستان، س 12، ش 3، پیاپی 47، 180-159.
6
ثمره، یداله. (1378) آواشناسی زبان فارسی. ویرایش دوم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
7
سامعی، حسین. (1374). «تکیة فعل در زبان فارسی: بررسی مجدد». نامة فرهنگستان. س 1، ش4، پیاپی 4، 21-6.
8
صدری افشار، غلامحسین، نسرین حکمی و نسترن حکمی. (1381). فرهنگ معاصر فارسی امروز. تهران: فرهنگ معاصر.
9
فرهنگستان زبان و ادب فارسی. (1383،1384، 1385، 1386،1387)، واژههای مصوب دفترهای اول تا پنجم. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
10
Alamolhoda, Seyyed Morteza (2000). Phonostatistics and Phonotactics of the Syllable in Modern Persian. Helsinki: Finnish Oriental Society.
11
Ladd, D. Robert (2008). Intonational Phonology. second edition. Cambridge: Cambridge University Press.
12
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی به پایه، تکیۀ دومین و تکیۀ متناوب در زبان فارسی
در این مقاله به بررسی سه مفهوم «پایه»، «تکیۀ دومین» و «تکیۀ متناوب» در نظریههای واجشناسیِ نوایی میپردازیم. این سه مفهوم، در بررسیهای آواشناختی و واجشناختی در زبان فارسی، عمدتاً نادیده گرفته شدهاند. مشخصکردنِ حدود و مرزهای پایه در هر زبان، بر اساس تکیۀ آن زبان صورت میگیرد و بنابراین به حوزۀ واحدهای زبرزنجیری و، به طور مشخص، به قلمرو واجشناسیِ نوایی مربوط میشود. در واقع پیشنیازِ مشخصکردنِ مفهوم پایه در هر زبانی، از جمله فارسی، تعیینِ تکیۀ دومین و تکیۀ متناوب است. در این تحقیق، که به روش توصیفی و نظری انجام شده است ما ابتدا نظریههای موجود درباره تکیه دومین در فارسی را همراه با توضیحاتی در رد یا تأئید آنها آوردهایم و پس از آن احتمال وجود تکیه متناوب در فارسی و نظریههای موجود در این حوزه را بررسی کردهایم. در مرحله بعد دستگاه تکیهای و پایههای فارسی و مقید یا نامقیدبودنِ هرکدام به صورت جداگانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش و با توجه به اینکه تکیۀ متناوب در زبان فارسی وجود ندارد، بدون توجه به وجود یا نبود تکیۀ دومین، این زبان دستگاه تکیهایِ نامقید دارد. یافتههای این تحقیق همچنین وجود سطحی به نام پایه را، بهعنوان محلی برای تعیین تکیه در سلسلهمراتب نواییِ فارسی، رد میکند و بر آن است که در نظر گرفتنِ پایه در زبان فارسی، کار تحلیل تکیه را دشوار میکند. الگوی تکیۀ فارسی را بهآسانی میتوان با بررسی تعامل واجشناسی و ساختواژه و تعیین اصولی بر همین اساس، تبیین کرد.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1588_0b330459227b98ac42c393c1a00f5db7.pdf
2013-11-22
91
112
پایه
تکیۀ دومین
تکیۀ متناوب
سلسله مراتب نوایی
فاطمه
علوی
1
دانشگاه پیام نور
AUTHOR
بوبان، نگار (1388). ”بررسی آواییِ ریتم در پایههای واژگان، شعر و نثر فارسیِ رسمی“. پژوهشهای زبانشناسی. سال اول، شمارۀ اول، 122- 101.
1
جمشیدی، مهناز (1390). بررسی گام در زبان فارسی. پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه علامۀ طباطبایی.
2
حقشناس، علیمحمد (1378). آواشناسی. تهران: آگاه.
3
خانلری، پرویز (1367). وزن شعر فارسی. تهران: توس.
4
راسخمهند، محمد (1383). ”معرفی نظریۀ بهینگی و بررسی تکیه در فارسی“. مجلۀ زبانشناسی. س 19، ش 1، 66- 42.
5
سامعی، حسین (1374). ”تکیۀ فعل در زبان فارسی: بررسی مجدد“. نامۀ فرهنگستان. ج 1، ش 4، 21- 6.
6
طبیبزاده، امید (1388 الف). ”ساخت وزنی در زبان و شعر عروضی“. همایش آواشناسی و واجشناسی. بنیاد ایران شناسی.
7
طبیبزاده، امید (1388 ب). ”ساخت وزنی و تکیۀ واژه در فارسی، پژوهشی بر اساس تکیۀ وزنی“. پژوهشهای زبانشناسی. س 1، ش 1، 78- 63.
8
مدرسی قوامی، گلناز (1392). آواشناسی: بررسی علمی گفتار. تهران: سمت.
9
مشکوهالدینی، محمدمهدی (1374). ساخت آواییِ زبان. مشهد: دانشگاه فردوسی. چ 3، با بازنگری و ویراستاری مجدد.
10
موسوی، ندا (1387). بررسی همبستههای صوتشناختی وزن هجا، تکیه، رسایی و کشش در زبان فارسی. پایاننامۀ کارشناسی ارشد. دانشگاه بوعلی سینا همدان.
11
وحیدیان کامیار، تقی (1379). نوای گفتار در فارسی (تکیه، آهنگ، مکث). مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
12
Al-Mohanna, F. M. (2007). “An Optimal Alternative to Iterative Footing”. In California Linguistic Notes. Vol XXXII. No. 1, 1-34.
13
Amini, A. (1997). “On Stress in Persian”. In Avery, Peter and Carolyn Smallwood (eds.). Proceedings of the Montréal-Ottawa-Toronto Phonology Workshop. Volume 16.1.
14
Bakovic, E. (1998). "Unbounded Stress and Factorial Typology. In Ruling Papers I": Working Papers from Rutgers University. (eds). Ron Artstein and Madeline Holler. 15-28.
15
Carr, Ph. (1999). English Phonetics and Phonology. Malden: Blackwell.
16
Catford, J. C. (1988). A Practical Course in Phonetics. Oxford: Clarendon Press.
17
Chodzko, A. (1852). Grammaire persane ou principes de l´ iranien modern. Paris, Maisonneuve & Cie, 182-185.
18
Fergusen, C. A. (1957). “Word Stress in Persian”. Language 33: 123-35.
19
Haghshenas Lari, A. M. (1971). A phonetic and Phonological Study of the Nominal Piece In Standard Colloquial Persian. PhD dissertation. University of London.
20
Halle, M. (1989). "On abstract Morphemes and Their Treatment". Unpublished Paper, presented at the Arizona Phonology Conference. University of Arizona.
21
Halle, M. (1990). “An Approach to Morphology”. NELS 20, 150-184.
22
Halle, M. and J. R. Vergnaud (1981). An Essay on Stress. Cambridge MA: MIT Press.
23
Hayes, B. (1981). A Metrical Theory of Stress Rules. PhD dissertation, MIT.
24
Hayes, B. (1995). Metrical Stress Theory. Chicago: The University of Chicago Press.
25
Heny, J. M. (1981). Rhythmic Elements in Persian Poetry. UMI dissertation.
26
Kahnemuyipur, A. (2003). “Syntactic Categories and Persian Stress”. Natural Language and Linguistic Theory. 21 (2), 333-379.
27
Lazard, G. (1992). A Grammar of Contemporary Persain. Cosat Mesa: Mazda Publishers in Association with Bibliotheca, Calif. Translated by Shierly A Lyon: Grammaire du person contemporain, 1957.
28
Munro, P. (1977). “Towards a reconstruction of Uto-Aztecan”, in L. M. Hyman (ed.) Studies in Stress and Accent, Southern California Occasional Papers in Linguistics no. 4, 303-26.
29
Nye, G. E. (1945). The Phonemes and Morphemes of Modern Persian: a descriptive study. PhD dissertation. University of Michigan.
30
Platts, J. and G. Ranking (1911). A Grammar of the Persian Language. Oxford: Clarendon Press.
31
Rastorgueva, V. (1964). A Short Sketch of the Grammar of Persian. Indiana University Research Center in Anthropology, Folklore and Linguistics, 29. transl. S. P. Hill, ed. H. Paper. Bloomington: Indiana University.
32
Salemann, C. and V. Zhukovski (1889). “Persische Grammatik mit Literatur, Chrestomathie und Glossar”. Porta Linguarum Orientalium 12. Berlin.
33
Selkirk, E. O. (1986). “On derived domains in sentence phonology”. Phonology Yearbook 3, 371–405.
34
Towhidi, J. (1974). Studies in the Phonetics and Phonology of Modern Persian: intonation and related features. Forum phonetics 2. Hamburg: Helmut Buske Verlag.
35
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تلفظ واکه شوا توسط فارسی زبانان: کاربرد آواشناسی آکوستیکی برای اهداف آموزشی
تحلیل صوتشناختیِ آواهای گفتار با اهداف مختلفی انجام میشود، که مقاصد آموزشی یکی از آنها است. در آموزش زبان دوم معمولاً گفته میشود که فراگیران، واکههای ناآشنای زبان دوم را مشابهِ نزدیکترین واکه به زبان خودشان تلفظ میکنند. از آنجا که تلفظ در یادگیری زبان و ایجاد ارتباط مؤثر است، در این مقاله ویژگیهای صوتشناختیِ تلفظ واکۀ ناآشنای [] انگلیسی آمریکایی توسط فراگیران فارسیزبان، بررسی شده است. به این منظور متغیرهای آکوستیکیِ سازههای اول، دوم و سوم در پارهگفتارِ ضبط شده، با معادلِ تلفظ آن توسط فرد بومیِ انگلیسی آمریکایی (AE)، در تلفظ دو واکۀ [] و [e] مقایسه شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که متغیر سازۀ اول و دوم در واکۀ []، در تلفظِ دو گروهِ گویشوران، اختلاف معنادار نشان داده است ولی سازۀ سومِ این واکه اختلاف معناداری نشان نمیدهد؛ در مورد هر سه سازۀ اول واکة [e]، اما، اختلاف معناداری گزارش شده است. درنهایت، در مواردی که اختلاف هریک از متغیرهای مذکور معنادار بوده است، بر اساس ملاحظات صوتشناختی، جهت بهبود تلفظ واکههای مورد نظر نزد فارسیزبانان، توصیههایی آموزشی ارائه گردیده است.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1589_1e92ab74f5f0025da85186a0a813de33.pdf
2013-11-22
113
128
واکۀ شوا
سازه
زبان انگلیسی
فراگیرانِ فارسیزبان
آواشناسیِ صوتشناختی
نجمه
علیمردانی
1
کارشناس ارشد زبانشناسی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
بتول
علینژاد
2
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
شیخسنگتجن، شهین و محمود بیجنخان (1392). ”بررسی ماهیت صوتشناختی واکههای فارسی در هجاهای گفتار اظهاری“. زبانپژوهی. ش 8، 116- 97.
1
علینژاد، بتول و فهیمه حسینیبالام (1391). مبانی آواشناسی آکوستیکی. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
2
فرای، دی. بی. (1369). فیزیک گفتار، مقدمهای بر آواشناسی آکوستیک. ترجمه نادر جهانگیری. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
3
محمدی، امید و جمشید پورقریب (1386). ”تعیین ساختارهای سازهای زبان فارسی و مقایسۀ آنها بین کودکان 7 تا 9 سال و بزرگسالان 18 تا 22 سال فارسیزبان“. مجلۀ علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان. ج 9، ش 2، پیاپی (26)، 111- 105.
4
Bauman-Waengler, J. (2009). Introduction to Phonetics and Phonology from Concepts to Transcription. NewYork: Pearson.
5
Clark, J and C. Yallop (1995). An introduction to phonetics and phonology. Oxford: Oxford University Press.
6
Harington, J. and S. Cassidy (1999). Techniques in speech acoustics. Dordrecht, The Netherlands: Kluwer Academic Publishers.
7
Hillenbrand, J. and L. A. Getty and M. J. Clark and K. Wheeler (1995). “Acoustic characteristics of American English vowels”. The Journal of the Acoustical Society of America, 97, 3099.
8
Hunter, G. and H. Kebede (2012). “Formant frequencies of British English vowels produced by native speakers of Farsi”. Acoustics 2012 Nantes.
9
Iverson, P. and B. G. Evans (2009). “Learning English vowels with different first-language vowel systems: Perception of formant targets, formant movement, and duration”. The Journal of the Acoustical Society of America, 122, 2842.
10
Iverson, P. and P. K. Kuhl (1995). “Mapping the perceptual magnet effect for speech using signal detection theory and multidimensional scaling”. The Journal of the Acoustical Society of America, 97 (1), 553-562.
11
Kewley-Porr, D. and R. Akahane-Yamada and K. Aikaea (1996). “Intelligibility and acoustic correlates of Japanese accented English vowels”. Paper presented at the Spoken Language, 1996. ICSLP 96. Proceedings, Fourth International Conference on spoken language processing.
12
Lacabex, E. G., Lecumberri, M. and M. Cooke (2008). “Perception of English Vowel Reduction by Trained Spanish Speakers”. In A. Rauber and M. Watkins and B. Baptista (Eds.): New Sounds 2007: Proceedings of the Fifth International Symposium on the Acquisition of Second Language Speech, 293-299).
13
Ladefoged, P. (2001). A course in phonetics. New York: Harcourt Brace Jovanovich.
14
Ladefoged, P. (2006). Vowels and consonants, an introduction to the sounds of languages. Oxford: Blackwell Publishers Ltd.
15
Ogden, R. (2009). An introduction to English phonetics. Edinburgh: Edinburgh University Press.
16
Rahimpour, M. and M. Saedi (2011). “A Phonological Contrastive Analysis of Kurdish and English”. International Journal of English Linguistics, 1(2), 73.
17
Roach, P. (2009). English Phonetics and Phonology. 4th edition. Cambridge: Cambridge University Press.
18
Samareh, Y. (1999). Phonetics of Persian language. Tehran: Markaze nashre daneshgahi.
19
Thyler, N. and L. Hichson and B. Dodd (2000). The perceptual magnet effect in Australian English vowels. Perception and Psychophysics, 62(1), 1-20.
20
Vergun, A. (2006). A Longitudinal Study of the Acquisition of American English Vowels. Portland State University.
21
ORIGINAL_ARTICLE
ساخت نحوی بدل و بند موصولی توضیحی در زبان فارسی
تفاوت رفتار نحویای که بندهای موصولی و بدل فارسی براساس خوانش معناییِ خود در هر جمله نشان میدهند، توجیه نحوی دارد. به بیانی دیگر، این تفاوت ناشی از محل استقرار فرافکنِ متممنما و گروه حرف تعریف در میان سایر فرافکنهای نقشی جمله است. در این پژوهش بند موصولی، به صورت افزوده، و بدلها، به صورت افزودگی یا همپایگی، ترسیم میشوند. در حالی که با ترسیم افزودگی بهجای افزوده، نمودارهای بند موصولی و بدل یکی میشوند. بنابراین اگر به پیروی از زبانشناسانی همچون هگمن، که افزوده را به صورت افزودگی در نظر میگیرند، این حد افراط را قبول کنیم، تمایز آن ساختها مشخص نمیشود. بدلها خود نوعی ساخت موازی در نظریۀ عمومی زبان تلقی میشوند. ملاک تشخیص این ساختها، ملاکهای ساختاری و معناشناختی است. نمودار درختی و ویژگی معنایی آنها حاکی از تمایز این ساختها با ساختهای موصولی و متممی است. در این پژوهش سعی میشود پس از ارائۀ توصیفی جامع از ساختهای موازی، بهخصوص بدل در زبان فارسی، کاراییِ رویکرد نحوی در این زمینه بررسی شود و تحلیلی جامع از این ساختها همراه با توصیف مقولات مورد نظر، برمبنای ویژگیهای دستوری، به دست داده شود.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1590_efac466fe10a5d643f36498750ea164f.pdf
2013-11-22
129
158
عبارت معترضه
بدل
بند موصولیِ توضیحی
افزوده
افزودگی
سولماز
محمودی
1
دکترای زبانشناسی همگانی، دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
آرین،آرمان (1383).پارسیان و من: رازکوه پرنده (رستم دستان). تهران: نشر موج.
1
باغینیپور،مجید (1376)."پیرامون بدل و انواع آن در زبان فارسی". مجلۀ زبانشناسی، س11،ش2،30-11.
2
باغینیپور،مجید (1384)."ساختهای بدلی و لطیفسازیِ بافت". مجلۀ زبانشناسی،س20،ش2،113-107.
3
شعبانی، منصور و همکاران (1389)."ساخت همپایگی با نگاهی به زبان فارسی". ادب پژوهی، ش 13،156-131.
4
ماهوتیان، شهرزاد (1378).دستور زبان فارسی از دیدگاه ردهشناختی.ترجمة مهدی سمائی. تهران: مرکز.
5
محمودی،سولماز(1393)."بررسی نحوی بند موصولی آزاد در زبان فارسی". مجموعه مقالات نهمین همایش زبانشناسی ایران. تهران: دانشگاه علامه طباطبائی. 1142- 1117.
6
هدایت، صادق (1378). سگ ولگرد. مقدمة محمد بهارلو.تهران:قطره.
7
هدایت، صادق (1347). سگ ولگرد. چاپ نهم. تهران: امیرکبیر، کتابهای پرستو.
8
Auran, C. and Loock,R.(2006).Appositive Relative Clauses and their Prosodic Realization in Spoken Discourse: a corpus study of phonetic aspects in British English. Proceedings of the Workshop on Constraints in Discourse. Retrieved from:
9
http://www.constraints-in-discourse.org/cid06/
10
Chang, H. Y. and C. Wu (2006).Relative Clauses an Overview.Typology Research Group.Academia Sinica.
11
De Vries,M. (2006). “The Syntax of Appositive Relativization: On specifying coordination, false free relatives and promotion”. Linguistic Inquiry, 37, 229-270.
12
Ghomeshi, J. (1996). “Topics in Persian VPs”.Lingua, 102, 133-167.
13
Haegeman, L. (1994).Introduction to Government and Binding Theory. Oxford: Blackwell.
14
Haspelmath, M. (2007).Coordination.In Shopen, Timothy (Ed.), Language Typology and Syntactic Description, 2nd ed., vol. 2: Complex constructions (1-51).Cambridge: Cambridge University Press.
15
Sooran, P. (2008). Dual Identity of Non-Restrictive Relative Clauses in English.Ph.D. Dissertation, Seoul National University.
16
Te Velde, J.(2005).Deriving Coordinate Symmetries: a phase-based approach integrating select.Merge, copy and match. Amsterdam/Philadelphia: John Benjamin Publishing Company.
17
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعات بختیاری: واجشناسی، متن، واژهنامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی، اوپسالا، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2014، 222 صفحه
کشور ایران با تنوع قومی و زبانیِ بسیار گسترده، همواره از اهمیت ویژهای برای مطالعاتِ فرهنگی و زبانی برخوردار بوده است اما متأسفانه تحقیقاتِ انجامگرفته پیرامون میزانِ زوال یا بقای گونههای زبانی، در بسیاری از موارد، خبر از رو به زوال بودنِ آنها در آیندهای دور یا نزدیک دارد (بشیرنژاد، 1390). از طرفی دیگر، علیرغم تلاشهای گسترده در مراکز پژوهشیِ داخل و خارج از کشور، بخش اعظمی از این سرمایههای زبانی بدون بررسی باقی مانده و یا نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است. اریک آنونبی در راستای ثبت و ضبط جنبههای مختلف این گنجینههای زبانی، با مطالعاتِ خود از سال 2003 بر روی گویشها و زبانهای رایج در ایران، بهویژه گویشهای جنوب غربی ایران، سرآغازِ پروژهای عظیم در مطالعات گویشی را رقم زده است، که بازنمود آن را میتوان در تدوینِ وبگاهِ اطلسِ زبانهای ایران مشاهده کرد، که در زمان نگارشِ این نوشته، مراحل آغازی و آزمایشی خود را طی میکند. همچنین، به تازگی انتشارات دانشگاه اوپسالای سوئد کتابی با عنوان "مطالعات بختیاری: واجشناسی، متن، واژهنامه" منتشر کرده است که اریک آنونبی و اشرف اسدی، در این کتاب، با نگاهی زبانشناختی، به مطالعه و بررسی بخشهای مختلف زبان بختیاریِ گونة شهر مسجدسلیمان پرداختهاند. نگارندگان این اثر بر این باورند که این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخگویی به برخی از سؤالات و ابهاماتی که درکتاب لوریمر (1922)، دربارة بختیاری، مطرح شده و تا به امروز بدون پاسخ مانده است.
https://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/article_1591_baac83d52c55078ec2da1d7deb14b6f1.pdf
2013-11-22
161
168
مطالعات بختیاری: واجشناسی
متن
واژهنامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی
مرتضی
طاهری اردلی
m.taheri@ihcs.ac.ir
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
AUTHOR
Dixon, R. M. W. (2009). Basic Linguistic Theory Volume 1: Methodology. Oxford: Oxford University Press.
1
Lorimer, David L. R. (1922). The phonology of the Bakhtiari, Badakhshani, and Madaglashti dialects of modern Persian, with vocabularies. London: Royal Asiatic Society. Online address:
2
http://ia600307.us.archive.org/18/items/phonologyofbakht06loriuoft/phonologyofbakht06loriuoft.pdf.
3
Mann, O. (1910). Die Mundarten der Lur Stämmeim Südwestlichen Persien. Berlin: Georg Reimer.
4
Sadat-Tehrani, N. (2007). The Intonational Grammar of Persian. PhD dissertation, Manitoba: University of Manitoba.
5
Snider, K. and J. Roberts (2004). “SIL comparative African word list. (SILCAWL)”. Journal of West African languages, 31. 2, 73–122.
6
Windfuhr, G. (1988). “Baḵtīārī tribe: The Baḵtīārī dialect”. Encyclopædia Iranica, 3. 5, 553–60. New York: Center for Iranian Studies, Columbia University. Online address:
7
http://www.iranicaonline.org/articles/baktiari-tribe#pt2
8